- صَدَّقَ
- تصویب کردن، صداقت، تأیید کردن
معنی صَدَّقَ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاره کردن
محدود کردن، باریک، تنگ کردن
ویرایش کردن، عدالت
معرّفی کردن، پا، ارائه دادن، فداکاری کردن، تحویل دادن
مقدّس کردن، تقدیس کنید
بیش از حد تخمین زدن، مقدار، مقدار سنجی کردن، کم ارزش دانستن، کم ارزش دادن، ارزش قائل شدن
انبار کردن، پشته
فردی سازی کردن، تفاوت، تمیز دادن، تشخیص دادن
سوت زدن، صفر
تهدید کردن، او تهدید کرد
آرامش دادن، آرام
هماهنگ کردن، طرح بندی
مستند کردن، اعتماد کرد
برخورد کردن، او شوکّه شده بود، شوک وارد کردن، متحیّر کردن
منتشر کردن، صادر شده است
کوچک کردن، او کوچک شد
طرّاحی کردن، او مصمّم بود
تعویض کردن، در عوض، رکاب زدن، جایگزین کردن
تصحیح کردن، درست است، تأیید کردن، اصلاح کردن، راست کردن
تاریخ گذاشتن، وی تصریح کرد، دقیقاً مشخّص کردن، اصطلاح کردن، پیش تعیین کردن، قیمت گذاشتن، مشخّص کردن
مدرن کردن، اتّفاق افتاد، به روز رسانی کردن
تصحیح کردن، او بررسی کرد
نوآوری کردن، او تمدید کرد، تایید مجدّد کردن، دوباره بازسازی کردن
مشکل کردن، دشوار است
بیان کردن، او اعلام کرد
دوست شدن، صادقانه، تصویب کردن
صنعتی کردن، ساختن
طلاق گرفتن، او طلاق گرفت
عمیق تر کردن، عمق
آویزان کردن، نظر داد، پرچم زدن
تصویر کشیدن، عکس، فیلم ساختن، عکس گرفتن
رأی دادن، صدا
دسته بندی کردن، طبقه بندی شده است، طبقه بندی کردن
دست زدن، کف زد