معنی بَدَّلَ
بَدَّلَ
تعویض کردن، در عوض، رکاب زدن، جایگزین کردن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بَدَّلَ
بَجَّلَ
بَجَّلَ
اِحتِرام گُذاشتَن، اَرج نَهادَن
دیکشنری عربی به فارسی
عَدَّلَ
عَدَّلَ
ویرایِش کَردَن، عِدالَت
دیکشنری عربی به فارسی
أَدخَلَ
أَدخَلَ
دَرج کَردَن، وارِد کُنید، مُجَدَّد پَذیرُفتَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَجَّلَ
أَجَّلَ
بِه تَعویق اَنداختَن، باشِه، تَعویق اَنداختَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَيَّنَ
بَيَّنَ
نِشان دادَن، بین
دیکشنری عربی به فارسی
بَيَّضَ
بَيَّضَ
سِفید کَردَن، تُخمِ مُرغ
دیکشنری عربی به فارسی
بَقَّعَ
بَقَّعَ
لَکِّه اَنداختَن، پاشیدَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَطَّأَ
بَطَّأَ
کُند کَردَن، سُرعَتَش را کَم کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
بَادَلَ
بَادَلَ
مُبادِلِه کَردَن، او مُبادِلِه کَرد
دیکشنری عربی به فارسی