ترجمه عَدَّلَ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عَدَّلَ
حَوَّلَ
- حَوَّلَ
- رایانِه ای کَردَن، اَطراف، حَرَکَت دادَن، جا بِه جا کَردَن، تَبدیل کَردَن، مَحَلّی سازی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
حَدَّدَ
- حَدَّدَ
- تاریخ گُذاشتَن، وِی تَصریح کَرد، دقیقاً مُشَخَّص کَردَن، اِصطِلاح کَردَن، پیشِ تَعیین کَردَن، قِیمَت گُذاشتَن، مُشَخَّص کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی