معنی قَدَّرَ قَدَّرَ بیش از حد تخمین زدن، مقدار، مقدار سنجی کردن، کم ارزش دانستن، کم ارزش دادن، ارزش قائل شدن دیکشنری عربی به فارسی
قَدَّمَ قَدَّمَ مُعَرّفی کَردَن، پا، اِرائِه دادَن، فَداکاری کَردَن، تَحویل دادَن دیکشنری عربی به فارسی