معنی صَحَّحَ صَحَّحَ تصحیح کردن، درست است، تأیید کردن، اصلاح کردن، راست کردن تَصحِیح کَردَن، دُرُست اَست، تَأیید کَردَن، اِصلاح کَردَن، راست کَردَن دیکشنری عربی به فارسی