معنی صَوَّرَ
صَوَّرَ
تصویر کشیدن، عکس، فیلم ساختن، عکس گرفتن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با صَوَّرَ
دَوَّرَ
دَوَّرَ
گَشت زَدَن، نَقش
دیکشنری عربی به فارسی
طَوَّرَ
طَوَّرَ
تَوسِعَه دادَن، فاز
دیکشنری عربی به فارسی
صَوَّتَ
صَوَّتَ
رأی دادَن، صِدا
دیکشنری عربی به فارسی
صَفَّرَ
صَفَّرَ
سوت زَدَن، صِفر
دیکشنری عربی به فارسی
صَغَّرَ
صَغَّرَ
کوچَک کَردَن، او کوچَک شُد
دیکشنری عربی به فارسی
أَخَّرَ
أَخَّرَ
تَعویق اَنداختَن، آخَرین
دیکشنری عربی به فارسی
أَثَّرَ
أَثَّرَ
تأثیر گُذاشتَن، اَثَر
دیکشنری عربی به فارسی
بَشَّرَ
بَشَّرَ
پودر کَردَن، مُوعِظِه کَرد، پیش نِشان دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَرَّرَ
بَرَّرَ
وَحشی کَردَن، او تَوجِیه کَرد، تَوجِیه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی