جدول جو
جدول جو

معنی جَدَّدَ

جَدَّدَ
نوآوری کردن، او تمدید کرد، تایید مجدّد کردن، دوباره بازسازی کردن
دیکشنری عربی به فارسی

واژه‌های مرتبط با جَدَّدَ

حَدَّدَ

حَدَّدَ
تاریخ گُذاشتَن، وِی تَصریح کَرد، دقیقاً مُشَخَّص کَردَن، اِصطِلاح کَردَن، پیشِ تَعیین کَردَن، قِیمَت گُذاشتَن، مُشَخَّص کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی