جدول جو
جدول جو

معنی فَتِيّ - جستجوی لغت در جدول جو

فَتِيّ
پسری، پسر، پسرانه
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مقاوم، جامد
دیکشنری عربی به فارسی
دهان آب انداز، خوشمزه
دیکشنری عربی به فارسی
شورشگر، دلهره، دمدمی، شوخ
دیکشنری عربی به فارسی
با سخاوت، سخاوتمندانه
دیکشنری عربی به فارسی
خسته کننده، یکنواخت
دیکشنری عربی به فارسی
افسرده، خوش آهنگ
دیکشنری عربی به فارسی
قدرتمند، قوی، محکم
دیکشنری عربی به فارسی
قابل فهم، قابل درک است
دیکشنری عربی به فارسی
صوتی، آوایی، مربوط به صدا، آوازی
دیکشنری عربی به فارسی
ترسناک، فوق، طبقه بالا، به طور فراتر از آن، برتر
دیکشنری عربی به فارسی
ثروتمند
دیکشنری عربی به فارسی
تهوّع آور، انزجار
دیکشنری عربی به فارسی
الزامی، فرضی
دیکشنری عربی به فارسی
مخملی، تازه
دیکشنری عربی به فارسی
بی همتا، منحصر به فرد
دیکشنری عربی به فارسی
ماورایی، پیچیده
دیکشنری عربی به فارسی
عالی، در
دیکشنری عربی به فارسی
دوشیزه وار، پاراگوئه
دیکشنری عربی به فارسی
پنهانی، پنهان شده است، فریبنده، مخفی، دغلکارانه
دیکشنری عربی به فارسی
نوجوانانه، جوان
دیکشنری عربی به فارسی
دهانی، شفاهی
دیکشنری عربی به فارسی
درخشان، زرق و برق دار
دیکشنری عربی به فارسی
ابزاری، به
دیکشنری عربی به فارسی
بومی، صرفاً
دیکشنری عربی به فارسی
حتمی، اجتناب ناپذیر
دیکشنری عربی به فارسی
باهوش، خوشمزه، هوشمند، زیرک، زرنگ
دیکشنری عربی به فارسی
لجوج، مایل
دیکشنری عربی به فارسی
ذاتی، خود
دیکشنری عربی به فارسی
ناخودآگاه، راهزنی، زیرزمینی، راهنماها
دیکشنری عربی به فارسی
مؤمن، پارسا، پرهیزگار
دیکشنری عربی به فارسی
آشکار، روشن، مشهود، شفّاف
دیکشنری عربی به فارسی
پستاندار، سینه
دیکشنری عربی به فارسی
قدیمی و کهنه، قدیمی
دیکشنری عربی به فارسی
فاشیستی، فاشیست
دیکشنری عربی به فارسی