معنی ثَدِيّ
ثَدِيّ
پستاندار، سینه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با ثَدِيّ
بَهِيّ
بَهِيّ
دِرَخشان، زَرق و بَرق دار
دیکشنری عربی به فارسی
آَلِيّ
آَلِيّ
اَبزاری، بِه
دیکشنری عربی به فارسی
بَردِيّ
بَردِيّ
سَرد، پاپیروس
دیکشنری عربی به فارسی
بَدِيل
بَدِيل
جانِشین، جایگُزین
دیکشنری عربی به فارسی
حَدِيد
حَدِيد
آهَنین، آهَن
دیکشنری عربی به فارسی
حَدِيث
حَدِيث
گَپ زَدَن، تَصَادُف، مُدِرن، اَخیراً
دیکشنری عربی به فارسی
خَفِيّ
خَفِيّ
پِنهانی، پِنهان شُدِه اَست، فَریبَندِه، مَخفی، دَغَلکارانِه
دیکشنری عربی به فارسی
ذَكِيّ
ذَكِيّ
باهوش، خُوشمَزِه، هوشمَند، زیرَک، زِرَنگ
دیکشنری عربی به فارسی
تَقِيّ
تَقِيّ
مُؤمِن، پَارسَا، پَرهیزگار
دیکشنری عربی به فارسی