معنی فَرضِيّ
فَرضِيّ
الزامی، فرضی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با فَرضِيّ
أَرضِيّ
أَرضِيّ
زَمینی
دیکشنری عربی به فارسی
بَردِيّ
بَردِيّ
سَرد، پاپیروس
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِّيّ
بَرِّيّ
وَحشی
دیکشنری عربی به فارسی
حَرفِيّ
حَرفِيّ
حَرفی، کَلَمِه بِه کَلَمِه
دیکشنری عربی به فارسی
حَربِيّ
حَربِيّ
جَنگ طَلَب، نِظَامی
دیکشنری عربی به فارسی
ذَرِّيّ
ذَرِّيّ
اَتُمی
دیکشنری عربی به فارسی
عَرَضِيّ
عَرَضِيّ
اِتِّفاقی، تَصادُفی
دیکشنری عربی به فارسی
شَركِيّ
شَركِيّ
شِرکَتی، مُشرِک
دیکشنری عربی به فارسی
شَرقِيّ
شَرقِيّ
شَرقی، شَرق
دیکشنری عربی به فارسی