معنی ذَكِيّ
ذَكِيّ
باهوش، خوشمزه، هوشمند، زیرک، زرنگ
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با ذَكِيّ
بَهِيّ
بَهِيّ
دِرَخشان، زَرق و بَرق دار
دیکشنری عربی به فارسی
بَكِير
بَكِير
دَست نَخُوردِه، اَوایِل
دیکشنری عربی به فارسی
آَلِيّ
آَلِيّ
اَبزاری، بِه
دیکشنری عربی به فارسی
بَاكِيّ
بَاكِيّ
گِریِه کُنان، گِریِه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
حَكِيم
حَكِيم
قابِلِ قِضاوَت، عاقِل، خِرَدمَند
دیکشنری عربی به فارسی
خَفِيّ
خَفِيّ
پِنهانی، پِنهان شُدِه اَست، فَریبَندِه، مَخفی، دَغَلکارانِه
دیکشنری عربی به فارسی
ذَرِّيّ
ذَرِّيّ
اَتُمی
دیکشنری عربی به فارسی
ذَاتِيّ
ذَاتِيّ
ذاتی، خُود
دیکشنری عربی به فارسی
تَقِيّ
تَقِيّ
مُؤمِن، پَارسَا، پَرهیزگار
دیکشنری عربی به فارسی