معنی شَقِيّ
شَقِيّ
شورشگر، دلهره، دمدمی، شوخ
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با شَقِيّ
تَقِيّ
تَقِيّ
مُؤمِن، پَارسَا، پَرهیزگار
دیکشنری عربی به فارسی
شَهِيّ
شَهِيّ
دَهان آب اَنداز، خُوشمَزِه
دیکشنری عربی به فارسی
شَقِيق
شَقِيق
بِلُوند، بَرادَر، شِکافَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
شَرقِيّ
شَرقِيّ
شَرقی، شَرق
دیکشنری عربی به فارسی
شَجِيّ
شَجِيّ
اَفسُردِه، خُوش آهَنگ
دیکشنری عربی به فارسی
نَقِيّ
نَقِيّ
بی عَیب، خالِص
دیکشنری عربی به فارسی
بَهِيّ
بَهِيّ
دِرَخشان، زَرق و بَرق دار
دیکشنری عربی به فارسی
بَقِيَ
بَقِيَ
آخِرین بودَن، او ماند، ماندَن
دیکشنری عربی به فارسی
آَلِيّ
آَلِيّ
اَبزاری، بِه
دیکشنری عربی به فارسی