معنی بَحتِيّ
بَحتِيّ
بومی، صرفاً
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بَحتِيّ
بَحرِيّ
بَحرِيّ
اُقیانوسی، دَریایی، مَربوط بِه دَریا
دیکشنری عربی به فارسی
تَحتِيّ
تَحتِيّ
ناخُودآگاه، راهزَنی، زیرزَمینی، راهنَماها
دیکشنری عربی به فارسی
بَينِيّ
بَينِيّ
میانِه، بِشین
دیکشنری عربی به فارسی
بَطنِيّ
بَطنِيّ
شِکَمی، نِشَستِه
دیکشنری عربی به فارسی
بَردِيّ
بَردِيّ
سَرد، پاپیروس
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِّيّ
بَرِّيّ
وَحشی
دیکشنری عربی به فارسی
بَاكِيّ
بَاكِيّ
گِریِه کُنان، گِریِه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَاغِيّ
بَاغِيّ
باغبان، ناسِپاس
دیکشنری عربی به فارسی
ذَاتِيّ
ذَاتِيّ
ذاتی، خُود
دیکشنری عربی به فارسی