جدول جو
جدول جو

معنی حَفِيف - جستجوی لغت در جدول جو

حَفِيف
صدای خش خش، سوئیچ کردن
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ماورایی، پیچیده
دیکشنری عربی به فارسی
تمیز، تمیز کردن، تر و تمیز
دیکشنری عربی به فارسی
چرخیدن، نثر
دیکشنری عربی به فارسی
پرپشت، سنگین، متراکم
دیکشنری عربی به فارسی
ضامن، حامی
دیکشنری عربی به فارسی
خوش برخورد، خوبه، جالب، خوش مشرب
دیکشنری عربی به فارسی
لرزان، یک لرز، لرزنده
دیکشنری عربی به فارسی
بلند، نازک
دیکشنری عربی به فارسی
همراهی، همراه
دیکشنری عربی به فارسی
ناقص، احمقانه، وحشت انگیز، بی محتوا، خفن، مسخره، مضحک
دیکشنری عربی به فارسی
معتبر، محترم، اشرافی
دیکشنری عربی به فارسی
زاری، مجرّد
دیکشنری عربی به فارسی
خراش، سوت زدن، سرفه کردن
دیکشنری عربی به فارسی
سبک، نور، بی وزن
دیکشنری عربی به فارسی
حرفی، کلمه به کلمه
دیکشنری عربی به فارسی
جزئی، اندک
دیکشنری عربی به فارسی
آشنا، محبّت آمیز، اهلی، اهلی بودن
دیکشنری عربی به فارسی
قابل قضاوت، عاقل، خردمند
دیکشنری عربی به فارسی
ارزش قائل شدن، ذخیره کنید، فایل کردن، نگه داشتن، حفظ کردن، یاد گرفتن، مراقبت کردن، محافظت کردن، حفاظت کردن، ذخیره کردن، محفوظ کردن، نگهداری کردن
دیکشنری عربی به فارسی
افسرده، غمگین، ناامید، دل شکسته، غمگینی، ناراحت
دیکشنری عربی به فارسی
آهنین، آهن
دیکشنری عربی به فارسی
تسکین، کاهش، امتیاز، رقیق سازی، تعدیل، نرمش
دیکشنری عربی به فارسی
گپ زدن، تصادف، مدرن، اخیراً
دیکشنری عربی به فارسی
حاشیه ای، پابرهنه
دیکشنری عربی به فارسی
برهنه پا، پابرهنه
دیکشنری عربی به فارسی
کاهیده، کم
دیکشنری عربی به فارسی
پنهانی، پنهان شده است، فریبنده، مخفی، دغلکارانه
دیکشنری عربی به فارسی
پنهان کردن، پنهان شده است
دیکشنری عربی به فارسی
لاغر، باریک
دیکشنری عربی به فارسی