معنی نَحِيف
نَحِيف
لاغر، باریک
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با نَحِيف
نَظِيف
نَظِيف
تَمیز، تَمیز کَردَن، تَر و تَمیز
دیکشنری عربی به فارسی
أَلِيف
أَلِيف
آشِنا، مُحِبَّت آمیز، اَهلی، اَهلی بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
حَفِيف
حَفِيف
صِدایِ خِش خِش، سوئیچ کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
خَفِيف
خَفِيف
سَبُک، نور، بی وَزن
دیکشنری عربی به فارسی
تَحرِيف
تَحرِيف
تَحرِیف
دیکشنری عربی به فارسی
صَحِيح
صَحِيح
صَحیح، دُرُست اَست، دُرُست، مُعتَبَر
دیکشنری عربی به فارسی
طَفِيف
طَفِيف
جُزئی، اَندَک
دیکشنری عربی به فارسی
ضَعِيف
ضَعِيف
ضَعیف
دیکشنری عربی به فارسی
عَزِيف
عَزِيف
زاری، مُجَرّد
دیکشنری عربی به فارسی