جدول جو
جدول جو

معنی هف - جستجوی لغت در جدول جو

هف
کارگاه بافندگی، شانۀ بافندگی
تصویری از هف
تصویر هف
فرهنگ فارسی عمید
هف
(قَ)
وزیدن باد که شنیده شود آواز وی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
هف
(هََ)
کارگاه جولاهی. (برهان). کارگاه جولاهی باشد که بفتری نیز گویند. (سروری) ، و بعضی شانۀ جولاهی را گفته اند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
هف
(هَِ ف ف)
کشت از وقت درو گذشته که دانه ها از وی ریخته باشد، ابر تنک بی آب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، کفچلیزهای بزرگ. (منتهی الارب). وعامیص الکبار. (اقرب الموارد) ، مرد سبک. (منتهی الارب) ، شهد تنک. (منتهی الارب) : شهده هف، که در آن عسل نباشد. (اقرب الموارد) ، لانۀ سبک کم عسل یا بی عسل، هرچیز سبک میان کاواک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
هف
در منطق رمز است از ’هذا خلف’. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
هف
((هَ))
کارگاه جولاهی
تصویری از هف
تصویر هف
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هفدن
تصویر هفدن
(دخترانه)
وزن شعر (نگارش کردی: ههدهن)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هفال
تصویر هفال
(پسرانه)
رفیق (نگارش کردی: هها)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هفیان
تصویر هفیان
(دخترانه)
آرام گرفتن (نگارش کردی: ههیان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هفت اورنگ
تصویر هفت اورنگ
بنات النّعش، دو صورت فلکی در نیمکرۀ شمالی، شامل بنات النعش صغرا یا دب اصغر و بنات النعش کبرا یا دب اکبر، هفتورنگ، هفت برارو، هفت خوٰاهران، هفت برادران برای مثال تا براین هفت فلک سیر کند هفت اختر / همچنین تا که پدیدار بود هفت اورنگ (فرخی - ۲۰۶)
هفت اورنگ کهین: در علم نجوم دبّ اصغر
هفت اورنگ مهین: در علم نجوم دبّ اکبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت تنان
تصویر هفت تنان
هفت مرد، هفت دسته مردان خدا، اصحاب کهف، هفت تنان، حضرت محمد و خلفای راشدین و حسنین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت بیجار
تصویر هفت بیجار
نوعی ترشی که از چند رقم میوه و سبزی درست می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت ارکان
تصویر هفت ارکان
هفت اندام، هفت عضو بدن انسان، شامل سر، سینه، شکم، دو دست و دو پا، هفت ارکان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت اقلیم
تصویر هفت اقلیم
تمام مناطق مسکونی روی زمین، هفت کشور. در باور قدما، ربع مسکون را به هفت اقلیم تقسیم می کردند، کنایه از دنیا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت
تصویر هفت
شش به علاوۀ یک، عدد «۷»
در موسیقی از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت کار
تصویر هفت کار
چیزی که در آن هفت رنگ به کار رفته باشد، برای مثال باز فراش چمن یعنی نسیم نوبهار / بر چمن گسترده فرشی از پرند هفت کار (ابن یمین - ۵۵۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت در هفت
تصویر هفت در هفت
هرهفت، لوازم آرایش زنان که در قدیم عبارت از هفت چیز، یعنی سرخاب، سفیداب، حنا، وسمه، سرمه، زرک و غالیه بوده، هفت درهفت، در علم نجوم هفت سیاره،
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت اورنگ کهین
تصویر هفت اورنگ کهین
دبّ اصغر، در علم نجوم یکی از صورت های فلکی شمالی مرکب از چندین ستاره در سمت قطب شمال که هفت ستارۀ روشن آن دیده می شود و در دنبالۀ آن ستارۀ قطبی یا جدی قرار دارد، خرس کوچک، بنات النّعش صغرا، هفت خوٰاهران خرد، هفت برادران خرد، هفت برارو خرد، بنات النّعش صغریٰ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفته
تصویر هفته
مجموع روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و آدینه، هفت روز پیاپی که در تاریخی معین و هر ساله برای بزرگداشت مسئله ای خاص نام گذاری می شود و امور مربوط به آن مسئله در آن بررسی می شود، روز هفتم درگذشت کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت تیر
تصویر هفت تیر
نوعی سلاح گرم کوچک دستی که هفت فشنگ در آن جا می گیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت برادران خرد
تصویر هفت برادران خرد
دبّ اصغر، در علم نجوم یکی از صورت های فلکی شمالی مرکب از چندین ستاره در سمت قطب شمال که هفت ستارۀ روشن آن دیده می شود و در دنبالۀ آن ستارۀ قطبی یا جدی قرار دارد، هفت خوٰاهران خرد، بنات النّعش صغرا، خرس کوچک، هفت برارو خرد، هفت اورنگ کهین، بنات النّعش صغریٰ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت برگ
تصویر هفت برگ
مازریون، درختچه ای خودرو و زینتی، با پوست قهوه ایی رنگ، میوۀ گرد و قرمز و دانه های گلابی شکل، کانیرو، خامالا، خامالاون، خامالیون، خاماون، خامالیوس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت مرد
تصویر هفت مرد
هفت دسته مردان خدا، برای مثال گردنکش هفت چرخ گردان / محراب دعای هفت مردان (نظامی۳ - ۳۶۹)، اصحاب کهف، هفت تنان، حضرت محمد و خلفای راشدین و حسنین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت طارم
تصویر هفت طارم
هفت آسمان، هفت طبق، هفت گردون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفده
تصویر هفده
هفت و ده، عدد بعد از شانزده، عدد «۱۷»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفته نامه
تصویر هفته نامه
مجله ای که هفته به هفته منتشر شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفدهم
تصویر هفدهم
آنچه در مرتبۀ هفده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفتم
تصویر هفتم
آنچه در مرتبۀ هفت باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت صد
تصویر هفت صد
هفت بار صد، عدد «۷۰۰»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت جوش
تصویر هفت جوش
شخص جان سخت و پرطاقت، فلز بسیار سخت و محکم که از ترکیب هفت فلز به دست می آید، طالیقون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفتاد
تصویر هفتاد
هفت ده تا، عدد «۷۰»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفتان
تصویر هفتان
هفت اختر، هفت سیاره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت برارو بزرگ
تصویر هفت برارو بزرگ
دبّ اکبر، در علم نجوم یکی از صورت های فلکی شمالی مرکب از چندین ستاره در سمت قطب شمال نزدیک دب اصغر که هفت ستارۀ روشن آن دیده می شود و در دنبالۀ آن ستارۀ قطبی یا جدی قرار دارد، هفت اورنگ مهین، بنات النّعش کبریٰ، خرس بزرگ، بنات النّعش کبرا، هفت خوٰاهران بزرگ، هفت برادران بزرگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت آسمان
تصویر هفت آسمان
آباء علوی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هفت دانه
تصویر هفت دانه
آش عاشور
فرهنگ واژه فارسی سره