معنی هفت کار هفت کار چیزی که در آن هفت رنگ به کار رفته باشد، برای مثال باز فراش چمن یعنی نسیم نوبهار / بر چمن گسترده فرشی از پرند هفت کار (ابن یمین - ۵۵۰) تصویر هفت کار فرهنگ فارسی عمید
هفت کار هفت کار چیزی که دارای هفت رنگ باشد: (بازفراش چمن یعنی نسیم نوبهار برچمن گستردفرشی ازپردهفت کار) (این یمین) فرهنگ لغت هوشیار
هفت کار هفت کار چیزی که در آن هفت رنگ بافته باشند. (انجمن آرا) (برهان) : باز فراش چمن یعنی نسیم نوبهار بر چمن گسترد فرشی از پرند هفت کار. ابن یمین لغت نامه دهخدا
سفت کار سفت کار بنّایی که کارش آجر چینی است و پایه و دیوار و سایر قسمت های ساختمان را با آجر می سازد فرهنگ فارسی عمید
هفت سار هفت سار دهی است از بخش صومای شهرستان ارومیه که 115تن سکنه دارد. آب آن از چشمۀ رودسر و محصول عمده اش غله و توتون است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) لغت نامه دهخدا
خشت کار خشت کار کسی که گِل به قالب می زند و خشت درست می کند، کسی که کارش آجرچینی و بنا کردن دیوارهای ساختمان با خشت یا آجر است، خِشت زَن، خِشت مال فرهنگ فارسی عمید
دست کار دست کار کاردستی، هر چیزی که با دست ساخته و پرداخته شده باشد، کنایه از همکار و هم دست و دستیار فرهنگ فارسی عمید