معنی هف
- هف (هَِ ف ف)
- کشت از وقت درو گذشته که دانه ها از وی ریخته باشد، ابر تنک بی آب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، کفچلیزهای بزرگ. (منتهی الارب). وعامیص الکبار. (اقرب الموارد) ، مرد سبک. (منتهی الارب) ، شهد تنک. (منتهی الارب) : شهده هف، که در آن عسل نباشد. (اقرب الموارد) ، لانۀ سبک کم عسل یا بی عسل، هرچیز سبک میان کاواک. (منتهی الارب)
