جدول جو
جدول جو

معنی مُعَطَّل - جستجوی لغت در جدول جو

مُعَطَّل
خراب، از کار افتاده است
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سیلابی، بخش
دیکشنری عربی به فارسی
آزرده، شکنجه شده
دیکشنری عربی به فارسی
تقویت شده
دیکشنری عربی به فارسی
بانداژ شده، عصبی شده
دیکشنری عربی به فارسی
پیچیده
دیکشنری عربی به فارسی
آویزان، حلق آویز کردن
دیکشنری عربی به فارسی
پوشیده شده، پوشیده شده است
دیکشنری عربی به فارسی
جزئی، دقیق، پرگویی
دیکشنری عربی به فارسی
صاف، تخت، صاف شده
دیکشنری عربی به فارسی
مخلّ
دیکشنری عربی به فارسی
گمراه، گمراه کننده
دیکشنری عربی به فارسی
پرگویی، طولانی
دیکشنری عربی به فارسی
سایه دار
دیکشنری عربی به فارسی
طرح وار، یک طرح، خلاصه
دیکشنری عربی به فارسی
پرورش یافته، خراب شده، خودراضی
دیکشنری عربی به فارسی
فرش شده، پر شده
دیکشنری عربی به فارسی
تعدیل شده، یک میانگین، اصلاح شده
دیکشنری عربی به فارسی
معطّر، معطّر شده
دیکشنری عربی به فارسی
صلاحیّت دار، واجد شرایط
دیکشنری عربی به فارسی