معنی مُؤَهَّل
مُؤَهَّل
صلاحیّت دار، واجد شرایط
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُؤَهَّل
مَؤَهَّل
مَؤَهَّل
مَشروط، واجِدِ شَرایِط
دیکشنری عربی به فارسی
مُدَلَّل
مُدَلَّل
پَروَرِش یافتِه، خَراب شُدِه، خودراضی
دیکشنری عربی به فارسی
مُظَلَّل
مُظَلَّل
سایِه دار
دیکشنری عربی به فارسی
مُطَوَّل
مُطَوَّل
پُرگویی، طولانی
دیکشنری عربی به فارسی
مُضَلَّل
مُضَلَّل
گُمراه، گُمراه کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُفَصَّل
مُفَصَّل
جُزئی، دَقیق، پُرگویی
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَطَّل
مُعَطَّل
خَرَاب، اَز کار اُفتادِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَدَّل
مُعَدَّل
تَعدِیل شُدِه، یِک میانگین، اِصلاح شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُمَهَّد
مُمَهَّد
آمادِه، صاف شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی