معنی مُعَذَّب
مُعَذَّب
آزرده، شکنجه شده
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُعَذَّب
مُعَصَّب
مُعَصَّب
بانداژ شُدِه، عَصَبی شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَذِّب
مُعَذِّب
عَذاب دَهَندِه، شِکَنجِه شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُهَذَّب
مُهَذَّب
آرامِش دادِه شُدِه، مُؤَدَّب
دیکشنری عربی به فارسی
مُبَذَّر
مُبَذَّر
هَدَر رَفتِه، ضایِع کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُدَرَّب
مُدَرَّب
آموزِش دیدِه، مُرَبّی
دیکشنری عربی به فارسی
مُدَبَّب
مُدَبَّب
باریک شُدِه، مَخروطی
دیکشنری عربی به فارسی
مُرَكَّب
مُرَكَّب
تَرکیبی، مُرَکَّب
دیکشنری عربی به فارسی
مُرَتَّب
مُرَتَّب
آراستِه، حُقوق و دَستمُزد
دیکشنری عربی به فارسی
مُكَبَّب
مُكَبَّب
بُرَج دار، دَهان بَستِه
دیکشنری عربی به فارسی