جدول جو
جدول جو

معنی ذَاتِيّ - جستجوی لغت در جدول جو

ذَاتِيّ
ذاتی، خود
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شورشگر، نافرمان
دیکشنری عربی به فارسی
باهوش، خوشمزه، هوشمند، زیرک، زرنگ
دیکشنری عربی به فارسی
آتشبازی، آتشین
دیکشنری عربی به فارسی
فاشیستی، فاشیست
دیکشنری عربی به فارسی
غارمانند
دیکشنری عربی به فارسی
گازی، مهاجم
دیکشنری عربی به فارسی
بودجه ای، مالی
دیکشنری عربی به فارسی
صوتی، آوایی، مربوط به صدا، آوازی
دیکشنری عربی به فارسی
دنیوی، عادی، رایج، معمولی، دشمنانه، منظّم
دیکشنری عربی به فارسی
بی فایده، برهنه
دیکشنری عربی به فارسی
غیر نظامی، محاوره ای، عامیانه
دیکشنری عربی به فارسی
ذهنیّت، ذهنی
دیکشنری عربی به فارسی
همسایگی، در حال انجام است، کناری
دیکشنری عربی به فارسی
پر سر و صدا، پاداش
دیکشنری عربی به فارسی
ناخودآگاه، راهزنی، زیرزمینی، راهنماها
دیکشنری عربی به فارسی
خون آشام، خونین
دیکشنری عربی به فارسی
حاشیه ای، پابرهنه
دیکشنری عربی به فارسی
جاری، در حال حاضر
دیکشنری عربی به فارسی
باغبان، ناسپاس
دیکشنری عربی به فارسی
گریه کنان، گریه کردن
دیکشنری عربی به فارسی
بومی، صرفاً
دیکشنری عربی به فارسی
پسری، پسر، پسرانه
دیکشنری عربی به فارسی