معنی عَارِيّ
عَارِيّ
بی فایده، برهنه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عَارِيّ
جَارِيّ
جَارِيّ
هَمسایِگی، دَر حالِ اَنجام اَست، کِناری
دیکشنری عربی به فارسی
عَامِيّ
عَامِيّ
غِیرِ نِظَامی، مُحاوِرِه ای، عامیانه
دیکشنری عربی به فارسی
عَاصِيّ
عَاصِيّ
شورِشگَر، نافَرمان
دیکشنری عربی به فارسی
عَادِيّ
عَادِيّ
دُنیَوِی، عادی، رایِج، مَعمولی، دُشمَنانِه، مُنَظَّم
دیکشنری عربی به فارسی
عَصرِيّ
عَصرِيّ
مُدِ روز، مُدِرن
دیکشنری عربی به فارسی
غَارِيّ
غَارِيّ
غارمانَند
دیکشنری عربی به فارسی
نَارِيّ
نَارِيّ
آتَشبازی، آتَشین
دیکشنری عربی به فارسی
بَحرِيّ
بَحرِيّ
اُقیانوسی، دَریایی، مَربوط بِه دَریا
دیکشنری عربی به فارسی
بَاكِيّ
بَاكِيّ
گِریِه کُنان، گِریِه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی