معنی غَازِيّ
غَازِيّ
گازی، مهاجم
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با غَازِيّ
جَازِيّ
جَازِيّ
پُر سَر و صِدا، پاداش
دیکشنری عربی به فارسی
غَارِيّ
غَارِيّ
غارمانَند
دیکشنری عربی به فارسی
بَاكِيّ
بَاكِيّ
گِریِه کُنان، گِریِه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَاغِيّ
بَاغِيّ
باغبان، ناسِپاس
دیکشنری عربی به فارسی
حَالِيّ
حَالِيّ
جاری، دَر حالِ حاضِر
دیکشنری عربی به فارسی
حَافِيّ
حَافِيّ
حاشیِه ای، پابِرِهنِه
دیکشنری عربی به فارسی
دَامِيّ
دَامِيّ
خون آشام، خونین
دیکشنری عربی به فارسی
ذَاتِيّ
ذَاتِيّ
ذاتی، خُود
دیکشنری عربی به فارسی
جَارِيّ
جَارِيّ
هَمسایِگی، دَر حالِ اَنجام اَست، کِناری
دیکشنری عربی به فارسی