معنی ثَدِيّ - جستجوی لغت در جدول جو
ثَدِيّ
پستاندار، سینه
ادامه...
پِستاندار، سینِه
دیکشنری عربی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شَجِيّ
افسرده، خوش آهنگ
ادامه...
اَفسُردِه، خُوش آهَنگ
دیکشنری عربی به فارسی
شَهِيّ
دهان آب انداز، خوشمزه
ادامه...
دَهان آب اَنداز، خُوشمَزِه
دیکشنری عربی به فارسی
شَقِيّ
شورشگر، دلهره، دمدمی، شوخ
ادامه...
شورِشگَر، دِلهُرِه، دَمدَمی، شوخ
دیکشنری عربی به فارسی
سَخِيّ
با سخاوت، سخاوتمندانه
ادامه...
با سَخاوَت، سَخاوَتمَندانِه
دیکشنری عربی به فارسی
رَعدِيّ
رعدآسا، رعد و برق
ادامه...
رَعدآسا، رَعد و بَرق
دیکشنری عربی به فارسی
رَدِيء
بد، فقیر، بی کیفیّت
ادامه...
بَد، فَقیر، بی کِیفِیَّت
دیکشنری عربی به فارسی
شَدِيد
دقیق، شدید، سخت، سختگیر، زشتی
ادامه...
دَقیق، شَدید، سَخت، سَختگیر، زِشتی
دیکشنری عربی به فارسی
قَدِيم
قدیمی
ادامه...
قَدیمی
دیکشنری عربی به فارسی
عَدِيم
بی فایده
ادامه...
بی فایِدِه
دیکشنری عربی به فارسی
قَوِيّ
قدرتمند، قوی، محکم
ادامه...
قُدرَتمَند، قَوی، مُحکَم
دیکشنری عربی به فارسی
قَصدِيّ
عمدی
ادامه...
عَمدی
دیکشنری عربی به فارسی
مَدحِيّ
ستایش برانگیز، ستودنی
ادامه...
سِتایِش بَراَنگیز، سُتودَنی
دیکشنری عربی به فارسی
غَنِيّ
ثروتمند
ادامه...
ثَروَتمَند
دیکشنری عربی به فارسی
غَثِيّ
تهوّع آور، انزجار
ادامه...
تَهَوُّع آوَر، اِنزِجار
دیکشنری عربی به فارسی
فَتِيّ
پسری، پسر، پسرانه
ادامه...
پِسَری، پِسَر، پِسَرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
عَدِيد
بسیار، متعدّد
ادامه...
بِسیار، مُتَعَدِّد
دیکشنری عربی به فارسی
صَفِيّ
ماورایی، پیچیده
ادامه...
ماوَرایی، پیچیدِه
دیکشنری عربی به فارسی
بَهِيّ
درخشان، زرق و برق دار
ادامه...
دِرَخشان، زَرق و بَرق دار
دیکشنری عربی به فارسی
ذَكِيّ
باهوش، خوشمزه، هوشمند، زیرک، زرنگ
ادامه...
باهوش، خُوشمَزِه، هوشمَند، زیرَک، زِرَنگ
دیکشنری عربی به فارسی
آَلِيّ
ابزاری، به
ادامه...
اَبزاری، بِه
دیکشنری عربی به فارسی
بَردِيّ
سرد، پاپیروس
ادامه...
سَرد، پاپیروس
دیکشنری عربی به فارسی
بَدِيل
جانشین، جایگزین
ادامه...
جانِشین، جایگُزین
دیکشنری عربی به فارسی
حَدِيد
آهنین، آهن
ادامه...
آهَنین، آهَن
دیکشنری عربی به فارسی
حَدِيث
گپ زدن، تصادف، مدرن، اخیراً
ادامه...
گَپ زَدَن، تَصَادُف، مُدِرن، اَخیراً
دیکشنری عربی به فارسی
خَفِيّ
پنهانی، پنهان شده است، فریبنده، مخفی، دغلکارانه
ادامه...
پِنهانی، پِنهان شُدِه اَست، فَریبَندِه، مَخفی، دَغَلکارانِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَقِيّ
مؤمن، پارسا، پرهیزگار
ادامه...
مُؤمِن، پَارسَا، پَرهیزگار
دیکشنری عربی به فارسی
عَلِيّ
عالی، در
ادامه...
عالی، دَر
دیکشنری عربی به فارسی
جَلِيّ
آشکار، روشن، مشهود، شفّاف
ادامه...
آشِکار، رُوشَن، مَشهود، شَفّاف
دیکشنری عربی به فارسی
جَدِيد
جدید بودن، جدید
ادامه...
جَدید بودَن، جَدید
دیکشنری عربی به فارسی
ثَورِيّ
انقلابی
ادامه...
اِنقِلابی
دیکشنری عربی به فارسی
ثَقِيل
سنگین
ادامه...
سَنگین
دیکشنری عربی به فارسی
صَدِيق
دوستانه، دوست
ادامه...
دوستانِه، دوست
دیکشنری عربی به فارسی
عَادِيّ
دنیوی، عادی، رایج، معمولی، دشمنانه، منظّم
ادامه...
دُنیَوِی، عادی، رایِج، مَعمولی، دُشمَنانِه، مُنَظَّم
دیکشنری عربی به فارسی
فَمِيّ
دهانی، شفاهی
ادامه...
دَهانی، شَفاهی
دیکشنری عربی به فارسی