معنی رَدِيء
رَدِيء
بد، فقیر، بی کیفیّت
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با رَدِيء
بَطِيء
بَطِيء
تَنبَل، کُند
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِيء
بَرِيء
بی ضَرَر، بی گُناه، سادِگی
دیکشنری عربی به فارسی
بَدِيل
بَدِيل
جانِشین، جایگُزین
دیکشنری عربی به فارسی
حَدِيد
حَدِيد
آهَنین، آهَن
دیکشنری عربی به فارسی
حَدِيث
حَدِيث
گَپ زَدَن، تَصَادُف، مُدِرن، اَخیراً
دیکشنری عربی به فارسی
جَرِيء
جَرِيء
جَسور، پُررَنگ، بی باک
دیکشنری عربی به فارسی
جَدِيد
جَدِيد
جَدید بودَن، جَدید
دیکشنری عربی به فارسی
ثَدِيّ
ثَدِيّ
پِستاندار، سینِه
دیکشنری عربی به فارسی
صَدِيق
صَدِيق
دوستانِه، دوست
دیکشنری عربی به فارسی