- بشگریدن(کَ دَ)
بشگردن. شکار کردن. شکستن و شکریدن. شکردن. (از ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (آنندراج). و رجوع به شکردن و شکریدن و بشکردیدن و شعوری ج 1 ورق 201 شود:
جهانا چه بدمهر و بدگوهری
که خود پرورانی و خود بشگری.
فردوسی
جهانا چه بدمهر و بدگوهری
که خود پرورانی و خود بشگری.
فردوسی
