حداقل میزان لازم برای تحریک یک عصب حسی مثلاً آستانۀ شنوایی، قطعۀ زیرین چهارچوب در یا پنجره، نقطۀ آغاز یک عمل مثلاً در آستانۀ ازدواج، آستان، کنایه از زن، همسر
حداقل میزان لازم برای تحریک یک عصب حسی مثلاً آستانۀ شنوایی، قطعۀ زیرین چهارچوب در یا پنجره، نقطۀ آغاز یک عمل مثلاً در آستانۀ ازدواج، آستان، کنایه از زن، همسر
استعانت. یاری جستن. یاری خواستن. یاری طلبیدن. استنجاد. اعتضاد. استرفاد. یاری کردن خواستن. (تاج المصادر بیهقی) : اما چون استعانت بما نمودند اگر یاری ندهیم نام و ننگ باشد. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 95). به استمداد و استعانت او استغاثت میکرد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 ص 270 و نسخۀ خطی متعلق به کتاب خانه مؤلف ص 231). چون ازین مهمات بپرداخت امیر رضی ابوالقاسم نوح بن منصور سامانی پادشاه خراسان و دیگر ممالک مثل ماوراءالنهر به او استعانت کرد و مدد خواست. (ترجمه تاریخ یمینی چاپی ص 43).
استعانت. یاری جستن. یاری خواستن. یاری طلبیدن. استنجاد. اعتضاد. استرفاد. یاری کردن خواستن. (تاج المصادر بیهقی) : اما چون استعانت بما نمودند اگر یاری ندهیم نام و ننگ باشد. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 95). به استمداد و استعانت او استغاثت میکرد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 ص 270 و نسخۀ خطی متعلق به کتاب خانه مؤلف ص 231). چون ازین مهمات بپرداخت امیر رضی ابوالقاسم نوح بن منصور سامانی پادشاه خراسان و دیگر ممالک مثل ماوراءالنهر به او استعانت کرد و مدد خواست. (ترجمه تاریخ یمینی چاپی ص 43).
استانپ. نام خاندان بزرگی در انگلستان. چند تن از رجال معروف این خاندان از اوائل قرن 17 میلادی متعهد مناصب مهم کشوری و لشکری بودند. مشهورترین آنان جیمز استانهپ، فرمانده سپاه و سیاستمدار انگلیسی است. مولد او پاریس 1673 و وفات 1721 میلادی ، دل بردن. (منتهی الارب) ، خریدن می را. خریدن شراب را. خمر خریدن از بهر خوردن. (تاج المصادر بیهقی) : استباءالخمر. (منتهی الارب)
استانپ. نام خاندان بزرگی در انگلستان. چند تن از رجال معروف این خاندان از اوائل قرن 17 میلادی متعهد مناصب مهم کشوری و لشکری بودند. مشهورترین آنان جیمز استانهپ، فرمانده سپاه و سیاستمدار انگلیسی است. مولد او پاریس 1673 و وفات 1721 میلادی ، دل بردن. (منتهی الارب) ، خریدن می را. خریدن شراب را. خمر خریدن از بهر خوردن. (تاج المصادر بیهقی) : استباءالخمر. (منتهی الارب)
به هفت فرسنگی مغرب عباسی باشد. بندریست در جنوب ایران که محل صید مروارید باشد. مشیرالدوله آرد: آپستان، بستانه امروزی ولی چون در کنارخلیج پارس دو بستانه است یکی در مشرق بندرعباس و دیگری در مشرق بندرلنگه، ظن قوی این است که آپستانه، بستانه اولی است. (ایران باستان چ اول ج 2 ص 1509)
به هفت فرسنگی مغرب عباسی باشد. بندریست در جنوب ایران که محل صید مروارید باشد. مشیرالدوله آرد: آپستان، بستانه امروزی ولی چون در کنارخلیج پارس دو بستانه است یکی در مشرق بندرعباس و دیگری در مشرق بندرلنگه، ظن قوی این است که آپستانه، بستانه اولی است. (ایران باستان چ اول ج 2 ص 1509)
قایم بر پای مانده، ساکن بی حرکت راکد، خادم خدمتکار پرستنده، کاسد و از رونق افتاده، در تداول هندیان چوبی که خیمه و مانند آنرا بر آن نصب میکنند ستون خیمه عمود
قایم بر پای مانده، ساکن بی حرکت راکد، خادم خدمتکار پرستنده، کاسد و از رونق افتاده، در تداول هندیان چوبی که خیمه و مانند آنرا بر آن نصب میکنند ستون خیمه عمود