معنی استبانه - فرهنگ فارسی معین
معنی استبانه
- استبانه((اِ تِ نِ یا نَ))
- پیدا شدن، آشکار گشتن، هویدا شدن، پیدا کردن، آشکار کردن، به جای آوردن، دانستن، شناختن، هویدایی، ظهور
تصویر استبانه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با استبانه
استبانه
- استبانه
- پیدایی هویدایی، آشکارشدن، آشکارکردن، به جای آوردن شناختن پیداشدن آشکار گشتن هویدا شدن، پیدا کردن آشکار کردن، بجای آوردن دانستن شناختن، هویدایی ظهور
فرهنگ لغت هوشیار
استبانه
- استبانه
- پیدا و آشکار شدن. پیدا و آشکار گردیدن. (منتهی الارب). هویدا شدن. (تاج المصادر بیهقی). ظهور. پیدائی. آشکاری. هویدائی.
لغت نامه دهخدا
استبانت
- استبانت
- پیداشدن آشکار گشتن هویدا شدن، پیدا کردن آشکار کردن، بجای آوردن دانستن شناختن، هویدایی ظهور
فرهنگ لغت هوشیار
استباحه
- استباحه
- روا داشت، روا یافت، برکندن از بیخ کندن بر انداختن
فرهنگ لغت هوشیار