معنی استهانه استهانه(مُ نَ بَ) استهانت. اهانت. سبک داشت. خوار گرفتن. خوار شمردن. (غیاث). سبک داشتن. حقیر شمردن. استخفاف کردن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (مجمل اللغه). استحقار. - استهانت کردن، استخفاف کردن. اهانت کردن. توهین کردن. سبک گرفتن لغت نامه دهخدا