- آَلِيّ
ابزاری، به
معنی آَلِيّ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
با سخاوت، سخاوتمندانه
شناختی، ذهنی، منطقی، واقع گرایانه
دهان آب انداز، خوشمزه
شورشگر، دلهره، دمدمی، شوخ
لغو شده، لغو شد
پرشده، کامل
سرخ کرده، سرخ شده
شنزار، شنی
آگاه، دانستن
افسرده، خوش آهنگ
پایین، پایین تر
بودجه ای، مالی
شبانه
سگ مانند، سگ سگ
ماورایی، پیچیده
پستاندار، سینه
آشکار، روشن، مشهود، شفّاف
بی کلام، سعادت
عالی، در
استاندار، یک نگهبان
آشنا، محبّت آمیز، اهلی، اهلی بودن
درخشان، زرق و برق دار
شیوا، فصیح
جاری، در حال حاضر
بسیار مهمّ، عالی، عظیم
بین المللی
دایره معارف، راهنمای، مدرک، راهنما، نشانه، اثباتی
ترکیب، مخلوط
پنهانی، پنهان شده است، فریبنده، مخفی، دغلکارانه
باهوش، خوشمزه، هوشمند، زیرک، زرنگ
مؤمن، پارسا، پرهیزگار
قدرتمند، قوی، محکم