جدول جو
جدول جو

معنی Time - جستجوی لغت در جدول جو

Time
زمان بندی کردن، زمان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Time
مقدمه مفهومی
زمان (Time) در علوم کامپیوتر به یکی از اساسی ترین مفاهیم سیستم های دیجیتال اشاره دارد که نقش کلیدی در هماهنگی عملیات، زمان بندی پردازش ها و مدیریت منابع ایفا می کند. از دیدگاه فنی، زمان در کامپیوترها به چهار شکل اصلی اندازه گیری می شود: زمان واقعی (Real Time)، زمان سیستم (System Time)، زمان پردازنده (CPU Time) و زمان شبکه (Network Time). هر کدام از این مفاهیم در لایه های مختلف سیستم، از سخت افزار تا نرم افزار کاربردی، کاربردهای حیاتی دارند.
تاریخچه و تکامل
مدیریت زمان در کامپیوترها از اولین سیستم های الکترومکانیکی دهه 1940 مورد توجه بود. در دهه 1970، معرفی تایمرهای سخت افزاری و سیستم های اشتراک زمانی، تحولی در مدیریت زمان ایجاد کرد. امروزه با ظهور سیستم های توزیع شده و ابری، مفاهیمی مانند ساعت های منطقی و فیزیکی، همگام سازی زمانی و توالی بندی رویدادها به موضوعات تحقیقاتی مهم تبدیل شده اند.
زیرشاخه های کلیدی
1. زمان واقعی: سیستم های با محدودیت های زمانی سخت و نرم 2. زمان سیستم: ساعت نگهداری شده توسط سیستم عامل 3. زمان پردازنده: سیکل های پردازش تخصیص یافته 4. زمان شبکه: پروتکل های همگام سازی مانند NTP 5. زمان منطقی: توالی رویدادها در سیستم های توزیع شده
کاربردهای عملی
• زمان بندی فرآیندها در سیستم عامل ها • هماهنگی تراکنش ها در پایگاه داده ها • مدیریت cache و اعتبارسنجی منابع • زمان بندی وظایف در سیستم های بلادرنگ • ثبت وقایع و ممیزی سیستم های امنیتی
چالش های فنی
1. انحراف زمانی در سیستم های توزیع شده 2. مدیریت زمان در محیط های مجازی شده 3. دقت زمانی در سیستم های کم مصرف 4. هماهنگی ساعت در مقیاس جهانی 5. مقابله با حملات زمانی در سیستم های امنیتی
راهکارهای نوین
• پروتکل های همگام سازی پیشرفته مانند PTP • استفاده از ساعت های اتمی در مراکز داده • الگوریتم های ساعت منطقی مانند Vector Clocks • تکنیک های زمان بندی تطبیقی در رایانش ابری • سیستم های مدیریت زمان مقاوم در برابر حملات
تصویری از Time
تصویر Time
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از TimeLapse
تصویر TimeLapse
فیلم برداری با وقفه یا تایم لپس (TimeLapse) به فرآیندی اشاره دارد که در آن ضبط فیلم به صورت غیرپیوسته و در بازه های زمانی متفاوت انجام می شود، به جای ضبط مداوم و پیوسته. این روش معمولاً برای ضبط و یا پروژه های خاصی استفاده می شود که نیاز به ضبط فقط در بازه های زمانی خاص و مشخص دارند، به جای ضبط مداوم و غیرقطعی.
موارد استفاده از فیلم برداری با وقفه:
1. زمان بندی دقیق : زمانی که نیاز است تا فیلم برداری فقط در لحظات یا بازه های زمانی خاصی انجام شود، مانند ضبط ویدئویی از فعالیت های خاص، رویدادهای ورزشی، و یا تغییرات طبیعی.
2. صرفه جویی در فضا و زمان : در برخی موارد، فیلم برداری پیوسته و مداوم می تواند منجر به تلف هدر رفتن منابع مانند فضا و زمان شود. با استفاده از فیلم برداری با وقفه، می توان این منابع را بهینه تر مدیریت کرد.
3. حفظ باتری و ظرفیت ذخیره سازی : در مواردی که فیلم برداری طولانی مدت نیاز است، استفاده از فیلم برداری با وقفه می تواند به حفظ باتری دستگاه و یا ظرفیت حافظه ی دوربین کمک کند.
4. کاهش حجم فایل : فیلم برداری با وقفه ممکن است منجر به تولید فایل های کوچکتر و کاهش حجم نهایی فایل ها شود، زیرا زمانی که دوربین در حال فیلم برداری نیست، فایل جدیدی ایجاد نمی شود.
نحوه ی انجام فیلم برداری با وقفه:
1. تنظیمات دوربین : در بیشتر دوربین های حرفه ای و یا حتی بعضی دوربین های کامپکت، امکان تنظیم ضبط با وقفه وجود دارد. این تنظیمات معمولاً در منوی دوربین قابل دسترسی است.
2. استفاده از ریموت : در برخی موارد، می توان از ریموت کنترل دوربین برای آغاز و قطع فیلم برداری در بازه های زمانی مختلف استفاده کرد.
3. استفاده از نرم افزارها : برخی دوربین ها و نرم افزارهای ویرایش ویدئو امکان برنامه ریزی فیلم برداری با وقفه را فراهم می کنند. با استفاده از این نرم افزارها می توانید تنظیمات زمان بندی دقیق تری برای فیلم برداری انجام دهید.
نتیجه گیری:
فیلم برداری با وقفه یک روش مفید برای ضبط ویدئو در بازه های زمانی خاص است که نیاز به دقت زمان بندی دارد. این روش می تواند به شما کمک کند تا منابع خود را بهینه تر مدیریت کرده و فیلم های کوتاه و مفید تری ایجاد کنید که تنها در لحظات یا بازه های زمانی خاص ضبط شده اند.
روشی برای فیلم برداری از موضوعاتی که معمولا در مدتی طولانی رخ می دهند و با چشم قابل رویت نیستند. در این روش در فواصل زمانی طولانی از پیش تعیین شده ای، یک قاب، فیلم برداری می شود. وقتی نسخه مثبت حاصل از آن با سرعت عادی به نمایش در آید، آن موضوع سرعت می گیرد و طی زمانی کوتاه قابل رویت خواهد بود. با این روش می توان، باز شدن غنچه گل، رشد هر گیاه، تغییر آب و هوا و... را شاهد بود. برای این کار از دوربین ویژه ای استفاده می شود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
بی زمان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Compile-Time
تصویر Compile-Time
مقدمه مفهومی درباره واژه
زمان ترجمه (Compile-time) به فاز پردازش کد منبع توسط کامپایلر اشاره دارد که در آن تحلیل های استاتیک، بهینه سازی ها و تولید کد انجام می شود. این مفهوم در مقابل زمان اجرا (Runtime) قرار می گیرد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
تحلیل های زمان ترجمه در بررسی خطاهای نحوی، تحلیل نوع ها در زبان های استاتیک، محاسبات constexpr در C++، و تولید کد بهینه کاربرد دارند. در متاپرگرام نویسی، بسیاری از محاسبات در زمان ترجمه انجام می شوند.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
خطاهای نحوی در Java هنگام کامپایل
تحلیل نوع ها در TypeScript
ماکروها در Rust
محاسبات constexpr در C++
تولید کد با ابزارهایی مانند ANTLR
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم های بزرگ، انتقال هرچه بیشتر محاسبات به زمان ترجمه می تواند عملکرد زمان اجرا را بهبود بخشد. در زبان های سیستم های امنیتی، تحلیل های زمان ترجمه می توانند آسیب پذیری ها را زودتر شناسایی کنند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم زمان ترجمه از اولین کامپایلرها در دهه 1950 وجود داشت. در دهه 1980 با ظهور زبان هایی مانند C++، ویژگی های پیشرفته تر زمان ترجمه توسعه یافتند. امروزه در زبان های مدرن مانند Rust، تحلیل های پیچیده ای در زمان ترجمه انجام می شوند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
زمان ترجمه با زمان پیوند (Link-time) که مرحله بعدی است متفاوت است. همچنین با زمان اجرا (Runtime) که برنامه در حال کار است فرق دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
C++: محاسبات constexpr
Rust: ماکروها و ویژگی های مانند #[derive]
TypeScript: تحلیل نوع های استاتیک
Zig: اجرای کد در زمان ترجمه با comptime
Template Haskell: تولید کد در زمان ترجمه
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
چالش اصلی، تعادل بین تحلیل های زمان ترجمه و زمان کامپایل است. همچنین برخی توسعه دهندگان انتظار دارند تمام خطاها در زمان ترجمه شناسایی شوند.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
استفاده موثر از ویژگی های زمان ترجمه می تواند به تولید کدهای ایمن تر و کارآمدتر منجر شود، اما نیاز به درک عمیق ابزارها و زبان دارد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Down Time
تصویر Down Time
مقدمه مفهومی درباره واژه
زمان بی کاری (Down Time) به دوره هایی اطلاق می شود که یک سیستم کامپیوتری، شبکه یا سرویس IT به دلایل مختلف از جمله خرابی سخت افزار، مشکلات نرم افزاری، عملیات نگهداری یا حملات سایبری غیرقابل دسترس می شود. این شاخص مهمی برای اندازه گیری قابلیت اطمینان سیستم هاست.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در مدیریت سیستم ها، کاهش زمان بی کاری یک هدف کلیدی است. در قراردادهای SLA، زمان بی کاری مجاز مشخص می شود. در محاسبات ابری، زمان بی کاری سرویس ها مانیتور می شود. در DevOps، استراتژی های کاهش زمان بی کاری اجرا می شوند. در مراکز داده، برنامه ریزی برای زمان بی کاری برنامه ریزی شده انجام می گیرد.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
توقف سرورهای وب به دلیل overload، خرابی سخت افزار در مراکز داده، قطعی سرویس های ابری مانند AWS، زمان های نگهداری برنامه ریزی شده سیستم های بانکی، قطعی شبکه های سازمانی به دلیل مشکلات زیرساخت.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم های تحمل خطا، کاهش زمان بی کاری طراحی می شود. در سیستم های توزیع شده، استراتژی های failover برای کاهش زمان بی کاری اجرا می شوند. در معماری میکروسرویس ها، زمان بی کاری هر سرویس به صورت مستقل مدیریت می شود. در سیستم های حیاتی، زمان بی کاری باید به حداقل برسد.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم زمان بی کاری از اولین روزهای محاسبات در دهه 1950 مطرح بود. در دهه 1990 با ظهور سیستم های تجاری اهمیت بیشتری یافت. امروزه با سیستم های های-آویلابیلیتی (High Availability) زمان بی کاری به شدت کاهش یافته است.
تفکیک آن از واژگان مشابه
زمان بی کاری با قطعی (Outage) متفاوت است - قطعی می تواند موقت باشد. همچنین با downtime برنامه ریزی شده که عمدی است تفاوت دارد. در برخی متون، زمان بی کاری با توقف (Halt) که کلی تر است اشتباه گرفته می شود.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Python با کتابخانه های مانیتورینگ مانند psutil. در PowerShell با cmdlet های مدیریت سرویس. در Bash با دستورات systemctl. در Java با APIهای مدیریت سیستم. در ابزارهای مانیتورینگ مانند Nagios و Zabbix.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یک باور غلط این است که زمان بی کاری همیشه قابل حذف است. چالش اصلی، رسیدن به تعادل بین هزینه و زمان بی کاری قابل قبول است.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
مدیریت و کاهش زمان بی کاری از اهداف اصلی هر سازمان IT است و نیازمند طراحی سیستم های مقاوم و استراتژی های بازیابی مناسب می باشد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Latency Time
تصویر Latency Time
مقدمه مفهومی درباره زمان تاخیر
زمان تاخیر (Latency Time) یکی از مهم ترین معیارهای عملکرد در سیستم های کامپیوتری و شبکه های ارتباطی است که به مدت زمان بین ایجاد یک درخواست و دریافت پاسخ کامل به آن اشاره دارد. این مفهوم در تمام لایه های فناوری اطلاعات، از سخت افزار تا نرم افزار کاربردی، نقش حیاتی ایفا می کند. زمان تاخیر پایین معمولاً نشان دهنده عملکرد بهتر سیستم است و تأثیر مستقیمی بر کیفیت تجربه کاربری دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی و فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی، زمان تاخیر به موارد متعددی اشاره دارد: تاخیر در پاسخگویی رابط کاربری، زمان اجرای توابع، مدت زمان دسترسی به پایگاه داده و تأخیر در ارتباطات شبکه ای. در معماری سیستم های توزیع شده، زمان تاخیر بین گره های مختلف یکی از چالش های اصلی طراحی محسوب می شود. در توسعه بازی های کامپیوتری، تاخیر ورودی (Input Lag) تأثیر مستقیمی بر تجربه بازیکن دارد.
مثال های واقعی و کاربردی در پروژه های IT
1. در یک وبسایت تجارت الکترونیک، تاخیر بالای سرور می تواند منجر به کاهش نرخ تبدیل شود
2. در بازی های آنلاین، تاخیر شبکه بیش از 100ms تجربه بازی را مختل می کند
3. در سیستم های تراکنش مالی، تاخیرهای بالا ممکن است باعث از دست رفتن معاملات شود
4. در پزشکی از راه دور، تاخیر در انتقال تصاویر می تواند تشخیص را با مشکل مواجه کند
5. در سیستم های بلادرنگ مانند کنترل ترافیک هوایی، تاخیرهای غیرقابل پیش بینی خطرناک هستند
نقش زمان تاخیر در توسعه نرم افزار و معماری سیستم ها
زمان تاخیر عامل کلیدی در طراحی معماری سیستم های مدرن است. معماران نرم افزار از تکنیک های مختلفی مانند کش گذاری، پیش بارگذاری داده ها، استفاده از CDNها و بهینه سازی الگوریتم ها برای کاهش تاخیر استفاده می کنند. در سیستم های توزیع شده، مفهوم تاخیر در طراحی الگوریتم های اجماع و تکثیر داده ها نقش اساسی دارد.
تاریخچه و تکامل مفهوم زمان تاخیر
مفهوم زمان تاخیر از دهه 1960 با ظهور شبکه های کامپیوتری مطرح شد. در دهه 1980، با گسترش شبکه های گسترده (WAN)، مدیریت تاخیر به چالشی مهم تبدیل شد. دهه 1990 شاهد پیشرفت های قابل توجه در پروتکل های شبکه برای کاهش تاخیر بود. در دهه 2000، ظهور محاسبات ابری و برنامه های کاربردی وب، اهمیت مدیریت تاخیر را افزایش داد. امروزه با رشد اینترنت اشیا و محاسبات لبه ای، کاهش تاخیر به یکی از اولویت های اصلی تبدیل شده است.
تفکیک زمان تاخیر از مفاهیم مشابه
زمان تاخیر نباید با پهنای باند (Bandwidth) اشتباه گرفته شود. پهنای باند به حداکثر میزان داده قابل انتقال در واحد زمان اشاره دارد، در حالی که تاخیر به مدت زمان انتقال اشاره می کند. همچنین تاخیر با Throughput (میزان داده واقعی انتقال یافته در واحد زمان) متفاوت است. در برخی موارد، تاخیر با زمان پاسخ (Response Time) نیز تفاوت دارد که شامل زمان پردازش در سیستم مقصد می شود.
شیوه اندازه گیری و پیاده سازی در زبان های برنامه نویسی
در زبان های برنامه نویسی مختلف، روش هایی برای اندازه گیری زمان تاخیر وجود دارد:
- در Python: استفاده از ماژول time و توابع time.time() یا time.perf_counter()
- در JavaScript: استفاده از performance.now()
- در Java: System.nanoTime()
- در C#: Stopwatch کلاس در فضای نام System.Diagnostics
- در پایگاه داده: بررسی زمان اجرای کوئری ها با دستورات EXPLAIN ANALYZE
چالش ها و سوءبرداشت های رایج
1. باور غلط: کاهش تاخیر همیشه نیاز به سخت افزار بهتر دارد (در حالی که بهینه سازی نرم افزار می تواند تأثیر بیشتری داشته باشد)
2. چالش: تعادل بین کاهش تاخیر و ثبات سیستم
3. سوءبرداشت: تاخیر پایین همیشه به معنای عملکرد بهتر است (در حالی که در برخی موارد ثبات مهم تر است)
4. چالش: مدیریت تاخیر در سیستم های توزیع شده جغرافیایی
5. باور غلط: تاخیر شبکه تنها عامل تأخیر در سیستم هاست (در حالی که تاخیر می تواند در لایه های مختلف ایجاد شود)
نتیجه گیری کاربردی
مدیریت زمان تاخیر مهارتی ضروری برای مهندسان نرم افزار و معماران سیستم است. درک عمیق منابع ایجاد تاخیر و روش های بهینه سازی آن می تواند به طراحی سیستم های کارآمدتر و تجربیات کاربری بهتر منجر شود. مستندسازی و مانیتورینگ مداوم تاخیرها باید بخشی از فرآیند توسعه و نگهداری هر سیستم حرفه ای باشد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
مقدمه مفهومی درباره واژه
زمان اجرا، به دوره ای اشاره دارد که در آن یک برنامه کامپیوتری در حال فعالیت است. در این زمان، برنامه دستورات خود را اجرا می کند و عملیات های مختلفی را در سیستم انجام می دهد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
زمان اجرا معمولاً در مقایسه با زمان کامپایل استفاده می شود. در زبان های برنامه نویسی، مشکلاتی که در زمان اجرا به وجود می آیند، به عنوان خطاهای زمان اجرا شناخته می شوند، مانند ارورهای مربوط به حافظه یا ورودی نادرست.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در زبان های برنامه نویسی مانند Java یا Python، خطاهایی که در زمان اجرا به وجود می آیند، می توانند شامل مشکلات مربوط به تخصیص حافظه، تقسیم بر صفر یا دسترسی به فایل هایی باشند که در دسترس نیستند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
زمان اجرا نقش کلیدی در تشخیص و رفع اشکالات در برنامه های نرم افزاری ایفا می کند. بسیاری از خطاهای نرم افزاری فقط در زمان اجرا قابل شناسایی هستند و به همین دلیل تست های مختلف زمان اجرا اهمیت زیادی دارند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
زمان اجرا یکی از مفاهیم اساسی در دنیای برنامه نویسی بوده است که از اوایل ظهور کامپیوترها مورد توجه قرار گرفت. از آن زمان، تکنولوژی های جدیدی برای نظارت و بهینه سازی زمان اجرای برنامه ها توسعه یافته اند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
زمان اجرا با زمان کامپایل تفاوت دارد؛ زمان کامپایل به فرآیند ترجمه کد منبع به کد ماشین در حین فرآیند ساخت اشاره دارد، در حالی که زمان اجرا به مرحله ای اطلاق می شود که کد در حال فعالیت است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Python:
`try:
x = 1 / 0
except ZeroDivisionError:
print(’’Error at run-time!’’)`
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
گاهی اوقات افراد تصور می کنند که برنامه هایی که بدون خطاهای زمان اجرا اجرا می شوند، کاملاً صحیح هستند، در حالی که ممکن است مشکلات غیرقابل شناسایی وجود داشته باشد.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
زمان اجرا نقش اساسی در تست و توسعه نرم افزار دارد و برنامه نویسان باید به دقت اشکالات زمان اجرا را شناسایی و اصلاح کنند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
مقدمه مفهومی درباره واژه
اصطلاح ’’real time’’ به سیستم ها، پردازش ها و یا برنامه هایی اطلاق می شود که قادرند داده ها و اطلاعات را در زمان واقعی پردازش کنند. به عبارت دیگر، در این سیستم ها هیچ گونه تأخیری بین دریافت داده و پردازش آن وجود ندارد و عملیات بلافاصله پس از دریافت داده آغاز می شود. این واژه به ویژه در زمینه های فناوری اطلاعات، سیستم های تعبیه شده، و پردازش های حساس به زمان (مانند سیستم های هواپیمایی یا پزشکی) کاربرد دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی، زمانی که از ’’real time’’ صحبت می شود، به سیستمی اشاره دارد که قادر است به صورت آنی داده ها را پردازش کرده و نتایج را فوراً ارائه دهد. این نوع سیستم ها نیاز به الگوریتم ها و معماری خاصی دارند تا از تأخیر در پردازش ها جلوگیری شود. مثال هایی از سیستم های real-time شامل بازی های ویدئویی آنلاین، سیستم های کنترل صنعتی و سیستم های ناوبری هستند.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
یک نمونه از سیستم های real-time، سیستم های مراقبت های بهداشتی هستند که در آن ها داده های بیمار به صورت آنی پردازش می شود تا در صورت وجود مشکلی در وضعیت بیمار، اقدامات فوری انجام شود. همچنین، در زمینه فناوری اطلاعات، سیستم های مالی که در آن ها معاملات باید به صورت بی درنگ انجام شوند، به عنوان سیستم های real-time شناخته می شوند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم های نرم افزاری، طراحی سیستم های real-time نیاز به استفاده از فناوری ها و الگوریتم های خاص دارد. این سیستم ها باید قادر به پردازش داده ها بدون تأخیر و با حداقل استفاده از منابع باشند. در سیستم های real-time، پردازش ها باید به صورت موازی انجام شوند تا زمان تأخیر به حداقل برسد.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
واژه ’’real time’’ برای اولین بار در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ وارد دنیای فناوری شد. در آن زمان، سیستم های real-time برای کنترل فرآیندهای صنعتی و سیستم های شبیه سازی استفاده می شدند. در دهه های بعدی، با پیشرفت های سخت افزاری و نرم افزاری، این مفهوم به بسیاری از زمینه های دیگر مانند پردازش داده های صوتی و تصویری، و بازی های آنلاین گسترش یافت.
تفکیک آن از واژگان مشابه
سیستم های real-time معمولاً با سیستم های batch processing (پردازش دسته ای) مقایسه می شوند. در سیستم های batch processing، پردازش داده ها به صورت دوره ای و با تأخیر انجام می شود، در حالی که در سیستم های real-time، پردازش بلافاصله پس از دریافت داده ها صورت می گیرد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در زبان های برنامه نویسی مانند C++ و Java، برای ایجاد برنامه های real-time از کتابخانه ها و APIهای خاص استفاده می شود که به پردازش داده ها به صورت فوری و بدون تأخیر کمک می کنند. در این برنامه ها، معمولاً پردازش های موازی و استفاده از صف ها و منابع سخت افزاری ویژه انجام می شود.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یکی از چالش های رایج در پیاده سازی سیستم های real-time، محدودیت منابع است. پردازش آنی نیاز به قدرت پردازشی و حافظه بالا دارد، که می تواند هزینه ها و پیچیدگی ها را افزایش دهد. همچنین، در سیستم های real-time، هر گونه تأخیر در پردازش ممکن است به مشکلات جدی منجر شود.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک صحیح از مفهوم ’’real time’’ برای توسعه دهندگان و مهندسان سیستم ها اهمیت زیادی دارد. این واژه به ویژه در سیستم های حساس به زمان، مانند سیستم های پزشکی یا صنعتی، کاربرد دارد و باید با دقت بالا و استفاده بهینه از منابع طراحی و پیاده سازی شود.
سیستم های آنی، پردازش داده ها، تأخیر صفر، سیستم های کنترل، سیستم های مراقبت های بهداشتی
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Time Format
تصویر Time Format
مقدمه مفهومی
قالب زمان (Time Format) به استانداردهایی اشاره دارد که برای نمایش، ذخیره و تبادل اطلاعات زمانی بین سیستم های کامپیوتری استفاده می شوند. این قالب ها تعیین می کنند که چگونه مؤلفه های مختلف زمان (سال، ماه، روز، ساعت، دقیقه، ثانیه و ...) باید کدگذاری و تفسیر شوند. انتخاب قالب زمان مناسب تأثیر مستقیمی بر قابلیت همکاری سیستم ها، دقت محاسبات زمانی و کارایی ذخیره سازی دارد.
تاریخچه و تکامل
اولین استانداردهای قالب زمان در دهه 1960 با ظهور سیستم های اشتراک زمانی توسعه یافتند. استاندارد ISO 8601 در سال 1988 تحول بزرگی در یکسان سازی قالب های زمانی ایجاد کرد. امروزه با گسترش سیستم های توزیع شده، قالب های زمانی مانند Unix Timestamp و RFC 3339 به استانداردهای صنعتی تبدیل شده اند.
زیرشاخه های کلیدی
1. قالب های محلی: متناسب با زبان و منطقه جغرافیایی 2. قالب های استاندارد: ISO 8601, RFC 2822 3. قالب های عددی: Unix Timestamp, Julian Date 4. قالب های انسانی: نمایش قابل فهم برای کاربر 5. قالب های فشرده: بهینه شده برای ذخیره سازی و انتقال
کاربردهای عملی
• ذخیره سازی تاریخ و زمان در پایگاه داده ها • تبادل اطلاعات زمانی در APIها و وب سرویس ها • نمایش زمان به کاربران در رابط های کاربری • ثبت وقایع در سیستم های لاگ گیری • هماهنگی زمانی در سیستم های توزیع شده
چالش های فنی
1. مدیریت منطقه های زمانی مختلف 2. تطبیق قالب های قدیمی و جدید 3. محاسبات تاریخی با تقویم های متفاوت 4. نمایش صحیح در محیط های چندزبانه 5. کارایی در تبدیل قالب های مختلف
راهکارهای نوین
• استفاده از استانداردهای بین المللی مانند ISO 8601 • ذخیره سازی زمان به صورت UTC در سمت سرور • کتابخانه های مدرن مانند Moment.js و Java Time API • قالب های سریال شده مانند Unix Timestamp • سیستم های مدیریت زمان چندمنظوره در چارچوب های مدرن
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Time Stamp
تصویر Time Stamp
مقدمه مفهومی
مهر زمان (Time Stamp) به مکانیزمی اشاره دارد که لحظه دقیق وقوع یک رویداد یا تراکنش را در سیستم های کامپیوتری ثبت می کند. این فناوری نقش حیاتی در سیستم های امنیتی، پایگاه داده ها، بلاکچین و لاگ گیری دارد. یک مهر زمان استاندارد معمولاً شامل تاریخ و زمان (اغلب با دقت میلی ثانیه یا میکروثانیه) به همراه اطلاعاتی درباره منطقه زمانی و گاهی امضای دیجیتال برای تأیید اعتبار است.
تاریخچه و تکامل
استفاده از مهر زمان به دهه 1970 و سیستم های اولیه پایگاه داده بازمی گردد. استاندارد Unix Time Stamp در سال 1971 معرفی شد. امروزه با ظهور فناوری هایی مانند بلاکچین، مهرهای زمان رمزنگاری شده (Cryptographic Timestamping) به یکی از ارکان امنیت دیجیتال تبدیل شده اند.
زیرشاخه های کلیدی
1. مهرهای زمانی ساده (Simple Timestamps) 2. مهرهای زمانی رمزنگاری شده 3. مهرهای زمانی سلسله مراتبی (Hierarchical) 4. مهرهای زمانی توزیع شده (مثل بلاکچین) 5. مهرهای زمانی با امضای دیجیتال
کاربردهای عملی
• ثبت تراکنش های مالی در بانکداری الکترونیک • تأیید اعتبار اسناد دیجیتال • همگام سازی داده در سیستم های توزیع شده • ممیزی امنیتی و بازسازی وقایع • اثبات مالکیت فکری در آثار دیجیتال
چالش های فنی
1. اطمینان از دقت و عدم دستکاری 2. هماهنگی زمانی در سیستم های توزیع شده 3. مدیریت منطقه های زمانی مختلف 4. مقیاس پذیری در سیستم های بزرگ 5. یکپارچه سازی با پروتکل های امنیتی
راهکارهای نوین
• استفاده از الگوریتم های هش و امضای دیجیتال • پیاده سازی مبتنی بر بلاکچین • سرویس های مهر زمان قابل اعتماد (TSA) • استانداردهای جدید مانند RFC 3161 • تکنیک های فشرده سازی برای مهرهای زمان انبوه
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Timeout
تصویر Timeout
مقدمه مفهومی
تمام وقت (Timeout) به مکانیزمی اشاره دارد که مدت زمان مجاز برای انجام یک عملیات را محدود می کند. این مفهوم در شبکه های کامپیوتری، برنامه نویسی و سیستم های توزیع شده کاربرد گسترده ای دارد. وقتی یک عملیات در مدت زمان تعیین شده تکمیل نشود، سیستم به صورت خودکار آن را قطع کرده و معمولاً یک خطای timeout صادر می کند. این مکانیزم از انجماد سیستم ها به دلیل عملیات ناموفق جلوگیری می کند.
تاریخچه و تکامل
مفهوم timeout از دهه 1980 با گسترش شبکه های کامپیوتری اهمیت یافت. پروتکل های اولیه مانند TCP مکانیزم های timeout را برای مدیریت اتصالات معرفی کردند. امروزه این مفهوم در تمام لایه های نرم افزاری، از سطح سوکت های شبکه تا APIهای وب مدرن پیاده سازی شده است.
زیرشاخه های کلیدی
1. timeout اتصال (Connection Timeout) 2. timeout خواندن/نوشتن (I/O Timeout) 3. timeout جستجو (Search Timeout) 4. timeout جلسه (Session Timeout) 5. timeout تراکنش (Transaction Timeout)
کاربردهای عملی
• مدیریت اتصالات شبکه در پروتکل هایی مانند TCP • جلوگیری از انجماد رابط کاربری در برنامه ها • کنترل مدت زمان اجرای کوئری های پایگاه داده • محدود کردن مدت زمان جلسات کاربران • مدیریت منابع در سیستم های توزیع شده
چالش های فنی
1. تعیین مقدار بهینه برای timeoutها 2. مدیریت timeoutهای تو در تو 3. تفکیک timeoutهای عادی از خطاهای واقعی 4. پیاده سازی در سیستم های ناهمزمان 5. تأثیر بر تجربه کاربری در شرایط شبکه ضعیف
راهکارهای نوین
• الگوریتم های تطبیقی برای تنظیم خودکار timeout • پیاده سازی الگوهای مدارشکن (Circuit Breaker) • استفاده از مکانیزم های retry هوشمند • تحلیل آماری برای تعیین مقادیر بهینه • یکپارچه سازی با سیستم های مانیتورینگ
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Timesharing
تصویر Timesharing
مقدمه مفهومی درباره واژه
Timesharing یا اشتراک زمانی، مفهومی در سیستم های عامل است که به روش استفاده هم زمان چندین کاربر از یک سیستم پردازشی (مانند رایانه مرکزی) اشاره دارد. این فناوری امکان می دهد تا چندین کاربر به طور هم زمان، اما در بازه های زمانی بسیار کوتاه، از منابع یک سیستم مانند CPU، حافظه و I/O استفاده کنند، به گونه ای که هر کاربر تصور کند تنها استفاده کننده سیستم است. این مفهوم در دهه های ابتدایی محاسبات دیجیتال، انقلابی در بهره وری و دسترسی به سیستم های رایانه ای ایجاد کرد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
Timesharing به ویژه در طراحی سیستم های عامل و معماری رایانش نقش کلیدی دارد. این تکنیک زیربنای عملکرد سیستم عامل های چندکاربره مانند Unix و Linux است و به تخصیص مؤثر زمان CPU به پردازه ها و کاربران مختلف کمک می کند. در محیط های توسعه نرم افزار، سرورهای اشتراکی، سیستم های کامپیوتری آموزشی و محیط های مجازی، Timesharing امکان توسعه، تست و اجرای هم زمان برنامه ها را برای چندین کاربر فراهم می کند.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
سیستم های قدیمی مانند IBM System/360 و DEC PDP-10 از Timesharing برای سرویس دهی به ده ها کاربر از طریق ترمینال های متصل استفاده می کردند. امروزه نمونه هایی مانند هاستینگ اشتراکی، سرورهای SSH، و پایگاه داده های ابری از مفاهیم Timesharing بهره می برند. در سرویس های ابری مانند Amazon EC2، ماشین های مجازی اغلب از اشتراک زمانی منابع فیزیکی استفاده می کنند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
Timesharing به توسعه نرم افزارهای چندکاربره و هم زمان کمک کرده است. در سیستم عامل ها، مکانیزم های Scheduler (زمان بند) وظیفه تخصیص زمان CPU به پردازه ها را دارند. معماری سیستم هایی مانند Hypervisor یا Docker، با استفاده از اشتراک زمانی، امکان استفاده بهینه از منابع برای چند اپلیکیشن را فراهم می کند. در پروژه های DevOps و CI/CD، امکان اجرای هم زمان چندین تسک در سرور واحد، مبتنی بر Timesharing است.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
Timesharing اولین بار در اواخر دهه 1950 پیشنهاد و در دهه 1960 پیاده سازی شد. پروژه های اولیه مانند Compatible Time-Sharing System (CTSS) در MIT و MULTICS بستر توسعه سیستم عامل های مدرن را فراهم کردند. این رویکرد زمینه ساز به وجود آمدن رایانش اشتراکی و بعدتر رایانش ابری شد. Timesharing مفهومی بود که به دموکراتیزه کردن دسترسی به رایانه در عصر قبل از کامپیوترهای شخصی کمک کرد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
Timesharing با مفهوم Multitasking متفاوت است. در Multitasking تمرکز بر اجرای هم زمان چند برنامه در یک سیستم برای یک کاربر است، اما در Timesharing، هدف اصلی پشتیبانی از چند کاربر هم زمان است. همچنین نباید با مفهوم Virtualization اشتباه گرفته شود؛ هرچند Virtualization اغلب بر پایه Timesharing منابع انجام می شود. در رایانش توزیع شده نیز منابع بین ماشین های مختلف توزیع می شوند نه فقط بین زمان.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در زبان هایی مانند C یا Java، پیاده سازی Timesharing در سطح سیستم عامل و توسط Scheduler انجام می شود و برنامه نویس مستقیماً آن را مدیریت نمی کند. اما در سیستم های تعبیه شده یا سیستم عامل های زمان واقعی (RTOS)، برنامه نویسان باید به صورت دقیق وظایف را زمان بندی کنند. در سیستم های مبتنی بر POSIX، مفاهیمی مانند `pthread` و `fork()` نیز با Timesharing تعامل دارند.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یکی از چالش های اصلی در Timesharing، تضمین عدالت و بازدهی در تخصیص منابع است. اگر زمان تخصیص یافته به هر کاربر بیش از حد کم باشد، کارایی کاهش می یابد و اگر زیاد باشد، پاسخگویی کند می شود. سوءبرداشت دیگر، درک نادرست از اجرای هم زمان (که در واقع توهم هم زمانی ناشی از زمان بندی سریع است) است. همچنین حملات DoS یا مصرف بیش از حد منابع توسط یک پردازه می تواند بر عملکرد کل سیستم تأثیر بگذارد.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
Timesharing از مفاهیم بنیادی در سیستم عامل و معماری رایانش است که درک دقیق آن برای برنامه نویسان، مهندسان سیستم و طراحان نرم افزار حیاتی است. در متون تخصصی باید تفاوت آن با Multitasking و Virtualization روشن شود. این مفهوم همچنان در زیرساخت های رایانش ابری، مجازی سازی، هاستینگ اشتراکی و پلتفرم های توسعه چندکاربره مورد استفاده است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Timezone
تصویر Timezone
مقدمه مفهومی درباره واژه
Timezone یا ناحیه زمانی مفهومی جغرافیایی است که به اختلاف زمانی یک منطقه نسبت به زمان هماهنگ جهانی (UTC) اشاره دارد. نواحی زمانی برای استانداردسازی زمان در نقاط مختلف کره زمین تعریف شده اند. این مفهوم برای همگام سازی فعالیت های انسانی، تجاری و فنی به ویژه در دنیای متصل امروزی اهمیت فراوان دارد. بدون وجود نواحی زمانی، هماهنگی میان کشورهای مختلف، پروازهای هوایی، معاملات بانکی، خدمات آنلاین و رویدادهای زنده جهانی امکان پذیر نبود.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی، نواحی زمانی نقش مهمی در پردازش تاریخ و زمان دارند. زبان های برنامه نویسی مانند JavaScript، Python، PHP و Java کلاس ها و توابعی برای مدیریت زمان و ناحیه زمانی ارائه می دهند. برای مثال، در جاوا از `java.time.ZoneId` و در پایتون از `pytz` استفاده می شود. بسیاری از اپلیکیشن های جهانی باید زمان کاربر را بر اساس ناحیه زمانی او نمایش دهند. همچنین در پایگاه داده ها مانند PostgreSQL و MySQL، نوع داده timestamp می تواند با یا بدون timezone ذخیره شود که بر نحوه نمایش و محاسبه زمان تأثیرگذار است.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
یک نمونه رایج استفاده از ناحیه زمانی در نرم افزارهای تقویم و مدیریت جلسات است. Google Calendar به کاربران اجازه می دهد تا زمان جلسات را در نواحی زمانی مختلف تعیین و هماهنگ کنند. در سیستم های لاگ گیری (Logging)، زمان ثبت رخدادها با ناحیه زمانی سرور ذخیره می شود. در اپلیکیشن هایی که کاربران جهانی دارند (مانند Slack یا Zoom)، زمان بندی تماس ها بر اساس timezone کاربران انجام می شود. این کاربردها نشان دهنده اهمیت تنظیم دقیق ناحیه زمانی در سرویس های چندمنطقه ای است.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری نرم افزار، استفاده صحیح از timezone برای ذخیره سازی، انتقال و نمایش زمان اهمیت زیادی دارد. ذخیره سازی زمان ها به صورت UTC و تبدیل آن به ناحیه زمانی کاربر در سمت کلاینت، یکی از بهترین روش های استانداردسازی است. در سیستم های توزیع شده که سرورها در نقاط جغرافیایی مختلف قرار دارند، بی توجهی به ناحیه زمانی می تواند به تداخل داده، مشکلات همگام سازی یا ایجاد باگ های پیچیده منجر شود. در DevOps نیز مدیریت درست ناحیه زمانی سرورها برای هماهنگی گزارش ها و مانیتورینگ ضروری است.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم نواحی زمانی در قرن نوزدهم و با گسترش راه آهن ایجاد شد تا زمان حرکت قطارها استاندارد شود. در حوزه فناوری اطلاعات، نیاز به timezone با گسترش اینترنت و تجارت الکترونیک افزایش یافت. در دهه 1990، سیستم های عامل مختلف روش هایی برای تنظیم ناحیه زمانی پیاده سازی کردند. با ظهور وب و اپلیکیشن های جهانی، مدیریت ناحیه زمانی در سمت کلاینت و سرور حیاتی شد. امروزه پایگاه داده هایی مانند IANA Time Zone Database مرجع جهانی نواحی زمانی است و به طور منظم به روز می شود.
تفکیک آن از واژگان مشابه
Timezone با مفاهیمی مانند UTC و Offset متفاوت است. UTC (Coordinated Universal Time) زمان مرجع جهانی است و ثابت باقی می ماند، در حالی که timezone منطقه ای جغرافیایی است که ممکن است شامل تغییرات فصلی مانند Daylight Saving Time (DST) باشد. Offset نیز تفاوت زمانی یک ناحیه خاص نسبت به UTC است و ممکن است در طول سال تغییر کند. مثلاً منطقه تهران ممکن است در تابستان UTC+4:30 باشد و در زمستان UTC+3:30.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در JavaScript از شیء `Intl.DateTimeFormat` و توابع کتابخانه های moment.js یا luxon برای مدیریت timezone استفاده می شود. در Python کتابخانه `pytz` برای کار با مناطق زمانی پرکاربرد است. در PHP کلاس DateTime قابلیت تنظیم ناحیه زمانی دارد. در پایگاه داده PostgreSQL نوع داده `timestamp with time zone` برای ذخیره زمان با ناحیه زمانی به کار می رود. در سیستم های لینوکس فایل `/etc/timezone` برای تعیین ناحیه زمانی سیستم استفاده می شود.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
بزرگ ترین چالش در استفاده از timezone، تفاوت در ساعات تابستانی (DST) بین کشورها و تغییرات ناگهانی سیاسی در نواحی زمانی است. مثلاً کشورهایی ممکن است ناگهان DST را حذف یا اضافه کنند. دیگر مشکل رایج، ذخیره سازی زمان به صورت local بدون ذکر ناحیه زمانی است که موجب ناسازگاری در سیستم های جهانی می شود. همچنین عدم تطابق بین ناحیه زمانی کلاینت و سرور می تواند به بروز باگ منجر شود.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
Timezone مفهومی کلیدی برای توسعه نرم افزارهای جهانی، هماهنگی داده ها و نمایش صحیح زمان در رابط کاربری است. توسعه دهندگان باید از UTC برای ذخیره سازی و از ناحیه زمانی کاربران برای نمایش استفاده کنند. در آموزش فناوری اطلاعات، آموزش مدیریت زمان و timezone در برنامه نویسی، امنیت و پایگاه داده ضروری است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
بی زمان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاودانگی، بی زمانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به موقع بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به موقع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، کراوات
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Mime
تصویر Mime
مقدمه مفهومی
پروتکل MIME (Multipurpose Internet Mail Extensions) ابتدا در سال 1992 برای گسترش قابلیت های ایمیل (پشتیبانی از محتوای غیر ASCII) توسعه یافت و امروزه به عنوان استانداردی عمومی برای شناسایی انواع محتوا در اینترنت استفاده می شود.
ساختار MIME
هر نوع MIME از دو بخش تشکیل شده است: نوع اصلی (type) و زیرنوع (subtype) که با اسلش (/) از هم جدا می شوند. مثال ها: text/plain، image/jpeg، application/pdf.
انواع اصلی MIME
1) text: برای محتوای متنی 2) image: برای تصاویر 3) audio: برای فایل های صوتی 4) video: برای محتوای ویدئویی 5) application: برای داده های باینری 6) multipart: برای محتوای ترکیبی.
کاربردها
1) پیوست های ایمیل 2) هدر Content-Type در HTTP 3) شناسایی نوع فایل ها در سیستم عامل 4) APIهای وب 5) سیستم های ذخیره سازی.
مثال های رایج
text/html برای صفحات وب، application/json برای داده های JSON، image/png برای تصاویر PNG، multipart/form-data برای آپلود فایل در فرم های وب.
مزایا
استانداردسازی شناسایی محتوا، پشتیبانی از محتوای چندرسانه ای، قابلیت توسعه با انواع سفارشی، و سازگاری گسترده در پلتفرم های مختلف.
چالش ها
تنوع زیاد انواع MIME، نیاز به ثبت رسمی انواع جدید، مشکلات امنیتی در تفسیر برخی انواع، و ناسازگاری های جزئی بین پیاده سازی ها.
روندهای نوین
توسعه انواع MIME برای واقعیت مجازی/افزوده، استانداردهای جدید برای محتوای تعاملی، و استفاده از MIME در پروتکل های جدید اینترنت اشیا.
نتیجه گیری
MIME زیرساخت ضروری برای اینترنت مدرن است و درک عمیق آن برای توسعه دهندگان وب و شبکه حیاتی می باشد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
اهلی، رام کن، تاه شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشی گذاشتن، کاشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسته شدن، تایر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Timer
تصویر Timer
مقدمه مفهومی
زمان سنج (Timer) به قابلیتی در سیستم های کامپیوتری اشاره دارد که امکان اندازه گیری فواصل زمانی و اجرای عملیات در زمان های از پیش تعیین شده را فراهم می کند. زمان سنج ها در سطوح مختلف سیستم، از سخت افزار تا نرم افزار کاربردی، پیاده سازی می شوند. یک زمان سنج معمولاً شامل مکانیزم هایی برای تنظیم بازه زمانی، شروع/توقف شمارش و فعال سازی رویدادها در زمان مناسب است.
تاریخچه و تکامل
اولین زمان سنج های کامپیوتری در دهه 1950 به صورت سخت افزاری پیاده سازی شدند. در دهه 1980، سیستم عامل های مدرن زمان سنج های نرم افزاری را معرفی کردند. امروزه در چارچوب های برنامه نویسی مدرن، زمان سنج های پیشرفته ای با قابلیت های مختلف وجود دارند.
زیرشاخه های کلیدی
1. زمان سنج های سخت افزاری (Interrupt Timers) 2. زمان سنج های سیستم عامل (OS Timers) 3. زمان سنج های کاربردی (Application Timers) 4. زمان سنج های بلادرنگ (Real-Time Timers) 5. زمان سنج های شبکه (Network Timers)
کاربردهای عملی
• زمان بندی وظایف در سیستم عامل ها • اجرای دوره ای عملیات نگهداری • کنترل زمان در بازی های کامپیوتری • مدیریت انیمیشن ها در رابط کاربری • پیاده سازی پروتکل های شبکه
چالش های فنی
1. دقت زمانی در شرایط بار زیاد 2. مدیریت منابع در زمان سنج های متعدد 3. هماهنگی در سیستم های توزیع شده 4. بهینه سازی مصرف انرژی 5. پیاده سازی در محیط های مجازی شده
راهکارهای نوین
• زمان سنج های تطبیقی با دقت متغیر • استفاده از تایمرهای سخت افزاری اختصاصی • الگوریتم های زمان بندی ترکیبی • پیاده سازی مبتنی بر رویداد (Event-Driven) • یکپارچه سازی با سیستم های مانیتورینگ عملکرد
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
اوقات، بار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Idle Time
تصویر Idle Time
مقدمه مفهومی
زمان بی کاری (Idle Time) به دوره هایی اشاره دارد که یک منبع سیستم در دسترس است اما در حال انجام هیچ کار مفیدی نیست. این معیار مهمی برای ارزیابی کارایی و بهینه سازی سیستم ها محسوب می شود.
کاربرد در فناوری اطلاعات
در مانیتورینگ عملکرد سیستم - در محاسبه بهره وری منابع - در برنامه ریزی ظرفیت - در بهینه سازی انرژی
مثال ها
زمانی که CPU منتظر I/O است - دوره های بدون فعالیت در سرورها - زمان standby کارت های شبکه
نقش در توسعه
شناسایی منابع تحت استفاده - امکان برنامه ریزی برای تخصیص بهینه منابع - کاهش هزینه های عملیاتی
تاریخچه
از سیستم های پردازش دسته ای در دهه 1960 آغاز شد و با ظهور محاسبات ابری اهمیت بیشتری یافته است.
تفکیک
با Downtime (زمانی که سیستم کاملاً غیرقابل دسترس است) متفاوت است.
پیاده سازی
در لینوکس با دستورات مانند top و vmstat - در ویندوز با Performance Monitor - در ابر با ابزارهای مانیتورینگ مانند CloudWatch
چالش ها
تشخیص idle time واقعی از زمان انتظار - بهینه سازی بدون تأثیر بر عملکرد - مدیریت در محیط های مجازی
نتیجه گیری
تحلیل idle time می تواند فرصت های قابل توجهی برای بهینه سازی هزینه و عملکرد سیستم ها ارائه دهد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT