معنی Timely
Timely
به موقع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Timely
Tamely
Tamely
مُلایِم، رام کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Simply
Simply
بِه طُورِ سادِه، بِه سادِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wisely
Wisely
عاقِلانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Widely
Widely
گَستَردِه، بِه طُورِ گَستَردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Comely
Comely
زیبا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tritely
Tritely
بِه طُورِ پیشِ پااُفتادِه، بِه طُورِ مَعمول
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Trimly
Trimly
بِه طُورِ مُرَتَّب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tiredly
Tiredly
خَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Timidly
Timidly
تَرسوانِه، با خِجالَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی