مقدمه مفهومی زمان بی کاری (Idle Time) به دوره هایی اشاره دارد که یک منبع سیستم در دسترس است اما در حال انجام هیچ کار مفیدی نیست. این معیار مهمی برای ارزیابی کارایی و بهینه سازی سیستم ها محسوب می شود. کاربرد در فناوری اطلاعات در مانیتورینگ عملکرد سیستم - در محاسبه بهره وری منابع - در برنامه ریزی ظرفیت - در بهینه سازی انرژی مثال ها زمانی که CPU منتظر I/O است - دوره های بدون فعالیت در سرورها - زمان standby کارت های شبکه نقش در توسعه شناسایی منابع تحت استفاده - امکان برنامه ریزی برای تخصیص بهینه منابع - کاهش هزینه های عملیاتی تاریخچه از سیستم های پردازش دسته ای در دهه 1960 آغاز شد و با ظهور محاسبات ابری اهمیت بیشتری یافته است. تفکیک با Downtime (زمانی که سیستم کاملاً غیرقابل دسترس است) متفاوت است. پیاده سازی در لینوکس با دستورات مانند top و vmstat - در ویندوز با Performance Monitor - در ابر با ابزارهای مانیتورینگ مانند CloudWatch چالش ها تشخیص idle time واقعی از زمان انتظار - بهینه سازی بدون تأثیر بر عملکرد - مدیریت در محیط های مجازی نتیجه گیری تحلیل idle time می تواند فرصت های قابل توجهی برای بهینه سازی هزینه و عملکرد سیستم ها ارائه دهد.