- قَصرِيّ
- کاخ مانند، کوتاه
معنی قَصرِيّ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
غارمانند
پشمالو، مادرزادی
ماورایی، سحر و جادو
گلی، صورتی، گلابی
پولک دار، پوسته دار
تهمت زننده، الفباسازی
آنی، فوری، لحظه ای
بی فایده، برهنه
مربوط به ستون فقرات، ستون فقرات
قابل جداسازی، فصلنامه، فصلی
آتشبازی، آتشین
ارادی، مصرّ
توصیفی
سنگلاخی، سنگی
منحصر به فرد، انحصاری
ممنوع، مسدود کردن
مد روز، مدرن
اجباری، قانع کننده
بصری، نوری
اقیانوسی، دریایی، مربوط به دریا
خیریّه
انقلابی
خصمانه، متخاصم
نقل قول، صرف
فریاد، یک مجوّز
اساسی، رادیکال
همسایگی، در حال انجام است، کناری
قدرتمند، قوی، محکم