معنی تَصرِيح
تَصرِيح
فریاد، یک مجوّز
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَصرِيح
تَصرِيف
تَصرِيف
نَقلِ قُول، صِرف
دیکشنری عربی به فارسی
تَصحِيح
تَصحِيح
تَصحِیح، تَجدیدِ نَظَر
دیکشنری عربی به فارسی
حَصرِيّ
حَصرِيّ
مُنحَصِر بِه فَرد، اِنحِصاری
دیکشنری عربی به فارسی
تَجرِيم
تَجرِيم
جِنایَت سازی، جُرم اِنگاری، رَد صَلاحیَّت، غِیرِقانونی سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَبرِيك
تَبرِيك
تَبرِیک، تَبرِیک میگَم
دیکشنری عربی به فارسی
تَبرِير
تَبرِير
تَوجِیه
دیکشنری عربی به فارسی
تَارِيخ
تَارِيخ
تاریخ
دیکشنری عربی به فارسی
تَخرِيب
تَخرِيب
تَخرِیب، خَرابکاری، فَساد
دیکشنری عربی به فارسی
تَحرِيك
تَحرِيك
پویانَمایی، هَم زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی