معنی صَخرِيّ
صَخرِيّ
سنگلاخی، سنگی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با صَخرِيّ
صَخرِي
صَخرِي
سَنگی
دیکشنری عربی به فارسی
بَحرِيّ
بَحرِيّ
اُقیانوسی، دَریایی، مَربوط بِه دَریا
دیکشنری عربی به فارسی
حَظرِيّ
حَظرِيّ
مَمنوع، مَسدود کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
حَصرِيّ
حَصرِيّ
مُنحَصِر بِه فَرد، اِنحِصاری
دیکشنری عربی به فارسی
خَيرِيّ
خَيرِيّ
خِیریِّه
دیکشنری عربی به فارسی
تَخرِيب
تَخرِيب
تَخرِیب، خَرابکاری، فَساد
دیکشنری عربی به فارسی
جَذرِيّ
جَذرِيّ
اَساسی، رادیکال
دیکشنری عربی به فارسی
جَبرِيّ
جَبرِيّ
جَبری
دیکشنری عربی به فارسی
جَارِيّ
جَارِيّ
هَمسایِگی، دَر حالِ اَنجام اَست، کِناری
دیکشنری عربی به فارسی