جدول جو
جدول جو

معنی قذال - جستجوی لغت در جدول جو

قذال
پس سر، پشت گردن میان دو گوش
تصویری از قذال
تصویر قذال
فرهنگ فارسی عمید
قذال
(قَ)
پس سر. بناگوش. هو مابین نقرهالقفاء الی الاذن. (اقرب الموارد). ج، اقذله، بستنگاه افسار اسب در پس پیشانی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ج، قذل و اقذله
لغت نامه دهخدا
قذال
میان دو گوش
تصویری از قذال
تصویر قذال
فرهنگ لغت هوشیار
قذال
((قَ))
پس سر، بناگوش
تصویری از قذال
تصویر قذال
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مذال
تصویر مذال
درازدامن، دامن دار، در علوم ادبی در علم عروض ویژگی پایه ای که در آن مستفعلن به مستفعلان تغییر کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قفال
تصویر قفال
قفل ساز، قفل گر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قبال
تصویر قبال
مقابل، برابر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قتال
تصویر قتال
بسیار کشنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلال
تصویر قلال
قله ها، بلندترین نقاط، سر کوه ها، سبوها، کوزه ها، کوزه های بزرگ یا کوچک، جمع واژۀ قله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قتال
تصویر قتال
جنگیدن و کشتن، جنگ کردن، کارزار، پیکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوال
تصویر قوال
کسی که در محافل به آواز خوش اشعار بخواند، آوازه خوان، نغمه گر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بذال
تصویر بذال
سخی، بسیار بذل کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قصال
تصویر قصال
شیر از جانوران، شمشیربران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بذال
تصویر بذال
بسیار بذل کننده بخشنده سخی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نذال
تصویر نذال
جمع نذیل، کمینگان ناکسان خوران
فرهنگ لغت هوشیار
دامن دراز، دامنه دار : دامن داده، اذالت زیاد کردن ساکنی است بروتد آخر جزو و آن در مستفعلن مستفعلان باشد و آنرا مذال خوانند
فرهنگ لغت هوشیار
بسیارگوی همه بسیارگوی کم دانند همه چون غول در بیابانند (سنائی) سرود گوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جذال
تصویر جذال
جمع جذل، ریشه های درخت، تنه های درخت، کنده های هیزم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلال
تصویر قلال
چوب و ادیج داربست مو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قعال
تصویر قعال
شکوفه مو، پشم شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قذاف
تصویر قذاف
منجنیق که از آن تیر و سنگ اندازند
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی زال نام جایگاه ترکی سیاگروهه از هوشربایان (مخدرات) ترکی سردار مهتر گروه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رذال
تصویر رذال
ناکس پست فرومایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عذال
تصویر عذال
نکوهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قذام
تصویر قذام
بخشنده، پر آب چون چاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبال
تصویر قبال
دوال کفش، برابر برابر حذاء. یا در قبال. در برابر
فرهنگ لغت هوشیار
با یکدیگر کارزار کردن، محاربه، مقاتله بسیار کشنده، بسیار قتل کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قذاه
تصویر قذاه
خاشاک در چشم یا در جام می
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قذان
تصویر قذان
سپید مویی، سپید پری در پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بذال
تصویر بذال
((بَ ذّ))
بسیار بخشنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قتال
تصویر قتال
((قِ))
کشتن، جنگ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قتال
تصویر قتال
((قَ تّ))
بسیار کشنده، بسیار قتل کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قوال
تصویر قوال
((قَ وّ))
بسیارگو، خوش صحبت، آواز خوان، کسی که در محافل اشعار را به آواز خوش بخواند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مذال
تصویر مذال
((مُ))
دامن داده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قبال
تصویر قبال
((ق))
مقابل، برابر
فرهنگ فارسی معین