جدول جو
جدول جو

معنی قلال

قلال
قله ها، بلندترین نقاط، سر کوه ها، سبوها، کوزه ها، کوزه های بزرگ یا کوچک، جمع واژۀ قله
تصویری از قلال
تصویر قلال
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قلال

قلال

قلال
چوب برپای کرده جهت واریج انگور. (منتهی الارب). الخشب المنصوبه للتعریش. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قله شود، جَمعِ واژۀ قُلّه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

قلال

قلال
کم و اندک. (منتهی الارب) (آنندراج). قلیل. (اقرب الموارد). ج، قُلُل. (اقرب الموارد). رجوع به قَلال شود
لغت نامه دهخدا

قلال

قلال
اندک. (منتهی الارب). قلیل. ج، قُلُل. (اقرب الموارد). رجوع به قُلال شود
لغت نامه دهخدا