معنی قتال - فرهنگ فارسی معین
معنی قتال
قتال((قَ تّ))
بسیار کشنده، بسیار قتل کننده
تصویر قتال
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با قتال
قتال
قتال
با یکدیگر کارزار کردن، محاربه، مقاتله بسیار کشنده، بسیار قتل کننده
فرهنگ لغت هوشیار
قتال
قتال
بسیار کشنده. بسیار قتل کننده. (منتهی الارب) (آنندراج) : به تیغ هندی دشمن قتال می نکند چنانکه دوست به شمشیر غمزۀ قَتّال. سعدی. مکن به چشم ارادت نگاه در دنیا که پشت مار بنفش است و زهر او قتّال. سعدی
لغت نامه دهخدا
قتال
قتال
مقاتله. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). قیتال. محاربه. (اقرب الموارد). کشش و کارزار کردن. (منتهی الارب) (آنندراج). با یکدیگر کارزار کردن. (ترتیب عادل جرجانی) : به تیغ هندی دشمن قتال می نکند چنانکه دوست به شمشیر غمزۀ قَتّال. سعدی
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.