جدول جو
جدول جو

معنی قوال

قوال((قَ وّ))
بسیارگو، خوش صحبت، آواز خوان، کسی که در محافل اشعار را به آواز خوش بخواند
تصویری از قوال
تصویر قوال
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با قوال

قوال

قوال
بسیارگوی همه بسیارگوی کم دانند همه چون غول در بیابانند (سنائی) سرود گوی
فرهنگ لغت هوشیار

قوال

قوال
کسی که در محافل به آواز خوش اشعار بخواند، آوازه خوان، نغمه گر
قوال
فرهنگ فارسی عمید