- غدن (غَ دَ)
نیکی و نرمی و نازکی. (منتهی الارب) (آنندراج). النعمه و اللین. غدنه. (اقرب الموارد) ، سستی. (منتهی الارب). سستی و فترت، چنانکه گویند: و لم تصبه نعسه علی غدن. (از اقرب الموارد) ، سستی زمان میان دو پیغمبر، خواب. (منتهی الارب) (آنندراج). خواب و چورت. (از اقرب الموارد) ، فراخی معیشت. (تاج العروس). صاحب منتهی الارب غدن را به معانی دسترس، فروهشته و به خواب شدن و نرم گردیدن نیز آورده ولی در اقرب الموارد و تاج العروس و سایر کتب لغت معتبر معانی دیده نشد، و غدن فعل مجرد و مصدر ثلاثی ندارد
