- جَمَّلَ
- زیبا کردن، شتر
معنی جَمَّلَ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پانسمان کردن، کلاهبرداری
نوآوری کردن، او تمدید کرد، تایید مجدّد کردن، دوباره بازسازی کردن
طولانی کردن، طول
عمیق تر کردن، عمق
مسیحی کردن، او غسل تعمید داده شد، تعمید دادن
طرّاحی کردن، او مصمّم بود
ضمانت دادن، در داخل
گمراه کردن، او گمراه کرد
شجاع کردن، بدن، شخصیّت دادن، نمادین کردن
منطقی کردن، ذهن
غیرفعّال کردن، او از کار افتاد
ویرایش کردن، عدالت
تشکیل دادن، ظاهر، شکل دادن
راه اندازی کردن، پر کردن
سرمایه گذاری کردن، مرکز خرید، پول تامین کردن، مالی شدن
زمان بندی کردن، جدول
پل زدن، پل
منجمد کردن، یخ کرد، یخ زدن
رایانه ای کردن، اطراف، حرکت دادن، جا به جا کردن، تبدیل کردن، محلّی سازی کردن
کلّی بودن، او تکمیل کرد
به تعویق انداختن، باشه، تعویق انداختن
حق دادن، او واجد شرایط بود
بیمه کردن، امنیّت
تعویض کردن، در عوض، رکاب زدن، جایگزین کردن
احترام گذاشتن، ارج نهادن
ویران کردن، نابود شد، تعداد زیاد کاهش دادن
آب زدایی کردن، خشک
لوس کردن، متنعّم کردن
تهویه کردن، کیفیّت
ثبت نام کردن، استخدام کرد
صدای بلند ایجاد کردن، او نشست
حدس زدن، حدس بزن
تخمیر کردن، قدیمی
فهرست کردن، ثبت نام کنید، ریختن، ثبت کردن، ثبت نام کردن