جدول جو
جدول جو

معنی تمثل - جستجوی لغت در جدول جو

تمثل
بیان کردن شعر، حدیث، داستان و مانند آن به عنوان مثال در میان سخن، تمثیل، مثل و شبیه چیزی شدن، مثل زدن، داستان زدن، قصاص گرفتن
تصویری از تمثل
تصویر تمثل
فرهنگ فارسی عمید
تمثل
مانندگی، متل آوری چنانه گویی داستان آوری، داستان زدن مثال زدن، شعر یا حدیث جهت مثل آوردن، مثل چیزی شدن نظیر چیزی گردیدن،جمع تمثلات
فرهنگ لغت هوشیار
تمثل
((تَ مَ ثُّ))
داستان زدن، مثال آوردن، شبیه چیزی شدن، قصاص گرفتن
تصویری از تمثل
تصویر تمثل
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تمثیل
تصویر تمثیل
تمثیل (Allegory) یکی از تکنیک های بصری مهم در سینما است که با استفاده از تصاویر، نمادها، و اجزای بصری دیگر، مفاهیم، احساسات، یا ایده های انتزاعی را به نمایش می گذارد. این تکنیک برای انتقال مفاهیم پیچیده به شکل ساده و فراگیر استفاده می شود و می تواند به نحوه فرآیند خلق فیلم و تجربه بصری مخاطبان تأثیر بسزایی بگذارد.
نمونه هایی از استفاده از تمثیل در سینما:
1. استفاده از نمادها:
- در بسیاری از فیلم ها، نمادها به عنوان وسیله ای برای نمایش ایده ها یا مفاهیم استفاده می شوند. به عنوان مثال، استفاده از رنگ ها، شکل ها و سایر عناصر بصری به عنوان نمادها برای نمایش احساسات یا مفاهیم فلسفی.
2. استفاده از تصاویر و نمایش های انتزاعی:
- برخی فیلم ها از تصاویر و نمایش های انتزاعی استفاده می کنند تا مفاهیم پیچیده را به شکلی ساده تر به نمایش بگذارند. این نمایش ها می توانند شامل تصاویر هنری، پویانما، تصاویر CGI و غیره باشند.
3. استفاده از فرآیندهای خلاقانه:
- برخی فیلم ها از فرآیندهای خلاقانه مانند ترکیب چند تکنیک هنری، فنون جدید ساخت و تکنیک های دیگر برای ایجاد نمادها و تمثیل های بصری استفاده می کنند.
4. استفاده از شکل ها و الگوها:
- بعضی فیلم ها از شکل ها و الگوهای بصری استفاده می کنند تا مفاهیم روانی و احساسی را به نمایش بگذارند. این می تواند شامل استفاده از خطوط، هندسه، تکرار، تناسب، و تعادل بصری باشد.
اهمیت تمثیل در سینما:
- افزایش تجربه بصری: استفاده از تمثیل می تواند تجربه بصری مخاطبان را تقویت کرده و ابزاری برای ایجاد ارتباط عمیق تر با داستان و شخصیت های فیلم فراهم کند.
- تقویت نظریه پردازی: تمثیل می تواند به مخاطبان کمک کند تا نظریه پردازی و تفسیر عمیق تری از محتوای فیلم داشته باشند و به فهم بهتری از پیام ها و مفاهیم نزدیک شوند.
- آثار هنری برجسته: برخی از بهترین فیلم ها و آثار هنری از تمثیل استفاده کرده اند تا به زیبایی و تأثیرگذاری خود بیفزایند و به عنوان آثار کلاسیک در تاریخ سینما شناخته شوند.
نمونه های مشهور از فیلم هایی که از تمثیل استفاده کرده اند:
- `2001: فضای اودیسه` (2001: A Space Odyssey) : استفاده فراوان از تمثیل بصری و نمادها برای ارائه مفاهیم عمیقی درباره انسانیت و فضای عمیق.
- `آن درون` (The Shape of Water) : استفاده از تمثیل بصری و نمادها برای نمایش روابط انسانی و عواطف.
- `توده` (The Matrix) : استفاده از تمثیل بصری برای نمایش مفاهیم پیچیده فلسفی و تکنولوژیک.
نتیجه گیری:
تمثیل در سینما یک ابزار بسیار قدرتمند است که به فیلم سازان امکان می دهد تا ایده ها و مفاهیم پیچیده را به شکلی ساده تر و قابل درک به نمایش بگذارند. این تکنیک نه تنها به ایجاد تجربه بصری جذاب و متفاوت کمک می کند، بلکه به درک عمیق تر مخاطبان از محتوای فیلم نیز کمک می کند و می تواند به عنوان یکی از عناصر برجسته ای در سینمای معاصر در نظر گرفته شود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از متمثل
تصویر متمثل
مثل آورنده، شبیه، مانند، آنچه به تصویر درآمده، متصور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمثال
تصویر تمثال
صورت نقاشی شده، تصویر شخص که بر کاغذ نگاشته شده باشد، مجسمه، پیکر، تندیس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاثل
تصویر تاثل
استواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان
پایداری، استحکام، صلابت، قوام، ثقابت، رصانت، اتقان، اشتداد، رستی، جزالت، ثبوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمول
تصویر تمول
مال دار شدن، مال بسیار به دست آوردن، ثروتمند شدن، توانگری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمثال
تصویر تمثال
چیزی را به چیزی شبیه کردن، مثل زدن، مثل آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمهل
تصویر تمهل
درنگ کردن، کاری را با نرمی و کندی انجام دادنبرای مثال حزم تو اگر مانع عزم تو نبودی / نه مه بندت در وهم مام تمهل (قاآنی - ۵۱۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تماثل
تصویر تماثل
مانند هم شدن، مثل یکدیگر شدن دو چیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تملل
تصویر تملل
در کیش و شریعت درآمدن، جزء ملت شدن، از بیماری یا اندوه بی تابی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمحل
تصویر تمحل
مکر کردن، فریفتن، چاره جویی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمثال
تصویر تمثال
مثل آوردن، شبیه کردن چیزی بچیزی
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نوین: هنرپیشه بازیگر، در تازی کهن: مانند شده خونبها گیرنده جرمی است کروی که دو سطح متوازی بر آن محیط باشند و مرکز آنها مرکز عالم است و منطقه آن در سطح منطقه البروج و قطبین آن عالم است (کشاف اصطلاحات) یا فلک ممثل. منطقه فلک ممثل (تسمیه حال باسم محل) (کشاف اصطلاحات)
فرهنگ لغت هوشیار
استوار شدن بن بستن ریشه بستن کونه کردن، استواردن استوار شدن بن گرفتن استوار شدن محکم شدن بنیاد داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمثیل
تصویر تمثیل
مثل آوردن، تشبیه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمحل
تصویر تمحل
فریفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمول
تصویر تمول
مالدار شدن، دولتمندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمهل
تصویر تمهل
درنگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمیل
تصویر تمیل
تبختر در رفتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تماثل
تصویر تماثل
مانند هم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تملل
تصویر تملل
جز ملت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امثل
تصویر امثل
برتر والاتر گزیده تر برتر بهتر، شریفتر، فاضلتر، جمع اماثل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمثل
تصویر بمثل
مانند و شبیه
فرهنگ لغت هوشیار
متل آورنده، داستان زننده داستان گوینده (داستان مثل)، همانند مثل آورنده، مثال زننده، شبیه شونده مقلد جمع متمثلین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تأثل
تصویر تأثل
((تَ أَ ثُّ))
محکم و استوار شدن، بزرگ شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمثیل
تصویر تمثیل
مثال آوردن، تشبیه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمحل
تصویر تمحل
((تَ مَ حُّ))
حیله کردن، کسی را به تکلف انداختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمول
تصویر تمول
((تَ مَ وُّ))
توانگر شدن، ثروتمند شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمثال
تصویر تمثال
((تَ))
مثل زدن، مثل آوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امثل
تصویر امثل
((اَ ثَ))
گزیده تر، برتر، بهتر، شریف تر. فاضل تر، جمع اماثل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متمثل
تصویر متمثل
((مُ تَ مَ ثِّ))
مثل آورنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمول
تصویر تمول
توان گری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تمثال
تصویر تمثال
پیکر، تندیس
فرهنگ واژه فارسی سره