جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تأثل

تمثل

تمثل
مانندگی، متل آوری چنانه گویی داستان آوری، داستان زدن مثال زدن، شعر یا حدیث جهت مثل آوردن، مثل چیزی شدن نظیر چیزی گردیدن،جمع تمثلات
فرهنگ لغت هوشیار

تاثل

تاثل
استوار شدن بن بستن ریشه بستن کونه کردن، استواردن استوار شدن بن گرفتن استوار شدن محکم شدن بنیاد داشتن
فرهنگ لغت هوشیار

تاثل

تاثل
اُستُواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان
پایداری، اِستِحکام، صَلابَت، قَوام، ثَقابَت، رَصانَت، اِتقان، اِشتِداد، رُستی، جَزالَت، ثُبوت
تاثل
فرهنگ فارسی عمید