kufunika کلاه گذاشتن، برای پوشاندن، پوشاندن، ابری کردن، پوشش دادن، در بر گرفتن، پوشش ادامه... کُلاه گُذاشتَن، بَرایِ پوشاندَن، پوشاندَن، اَبری کَردَن، پوشِش دادَن، دَر بَر گِرِفتَن، پوشِش دیکشنری سواحیلی به فارسی