جدول جو
جدول جو

معنی kufunga

kufunga
باند زدن، سریع، بستن، بسته بندی کردن، محصور کردن، حبس کردن، نصب کردن، قفل کردن، بستن به
دیکشنری سواحیلی به فارسی

واژه‌های مرتبط با kufunga

kufungua

kufungua
باز کَردَن، بَرایِ باز کَردَن، باز کَردَن رول ها، باز کَردَن گِرِه ها، باز کَردَن بَستِه بَندی
دیکشنری سواحیلی به فارسی