جدول جو
جدول جو

معنی Worker - جستجوی لغت در جدول جو

Worker
کارگر
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

چرخاندن، پیچاندن، چلانیدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کار کردن، کاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوخی کننده، جوکر، مسخره باز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زینت دادن، آراستن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
طلا کردن، قهوه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بدتر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوخی کننده، جوکر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تصویری از Sorter
تصویر Sorter
مقدمه مفهومی درباره واژه
مرتب کننده در علوم کامپیوتر به هر سیستمی اطلاق می شود که توانایی سازماندهی و چینش داده ها را بر اساس یک ترتیب خاص دارا باشد. این سیستم می تواند یک الگوریتم نرم افزاری، یک دستگاه سخت افزاری یا ترکیبی از هر دو باشد که داده های ورودی را بر اساس معیارهای از پیش تعیین شده مرتب می کند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در پایگاه داده برای مرتب سازی نتایج پرس وجوها، در ساختارهای داده برای بهینه سازی ذخیره سازی و بازیابی، در سیستم های مدیریت فایل برای سازماندهی محتوا، در برنامه های کاربردی برای نمایش داده ها به صورت منظم و در پردازش سیگنال برای مرتب سازی فرکانس ها استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
الگوریتم های مرتب سازی مانند QuickSort و MergeSort در کتابخانه های استاندارد زبان های برنامه نویسی، سیستم های مرتب کننده سخت افزاری در پردازنده های گرافیکی، ماژول های مرتب کننده در سیستم های مدیریت محتوا و ابزارهای مرتب سازی در برنامه های صفحه گسترده از نمونه های کاربردی این مفهوم هستند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم های پردازش داده، مرتب کننده ها به بهینه سازی عملکرد کمک می کنند. در رابط کاربری، نمایش منظم اطلاعات را ممکن می سازند. در سیستم های بلادرنگ، پردازش سریع داده ها را تضمین می کنند. در پایگاه داده های بزرگ، کارایی جستجو را بهبود می بخشند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم مرتب کننده از اولین روزهای پردازش داده در دهه 1940 وجود داشته است. در دهه 1960 با توسعه الگوریتم های کارآمد پیشرفت کرد. امروزه در سیستم های توزیع شده و پردازش موازی نقش حیاتی دارد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
مرتب کننده با فیلتر که فقط زیرمجموعه ای از داده ها را انتخاب می کند متفاوت است. با جستجوگر که عناصر خاصی را پیدا می کند فرق می کند. با گروه بند که داده ها را دسته بندی می کند نیز تفاوت دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Python با تابع sorted() و متد list.sort()، در Java با رابط Comparator، در C++ با تابع std::sort، در SQL با عبارت ORDER BY. در سیستم های توزیع شده با الگوریتم هایی مانند MapReduce.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت رایج در تفاوت بین مرتب کننده های پایدار و ناپایدار. چالش اصلی در مرتب سازی داده های حجیم. مشکل دیگر در تعریف معیارهای پیچیده برای مرتب سازی.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
مرتب کننده ها از اجزای اساسی سیستم های پردازش داده هستند. در مستندات فنی باید معیار و الگوریتم مرتب سازی مشخص شود. در آموزش علوم کامپیوتر، اصول مرتب سازی باید به دقت آموزش داده شود.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Marker
تصویر Marker
مقدمه مفهومی درباره واژه
نشانگر (Marker) در علوم کامپیوتر به ابزارها، نمادها یا مکانیزم هایی اطلاق می شود که برای اشاره به موقعیت های خاص در داده ها، کد یا رابط های کاربری استفاده می شوند. نشانگرها نقش مهمی در تعامل کاربر با سیستم، اشکال زدایی کد و تحلیل داده ها ایفا می کنند. این مفهوم در حوزه های مختلفی از برنامه نویسی و رابط کاربری تا سیستم های پایگاه داده و ابزارهای تحلیلی کاربرد گسترده دارد.
انواع نشانگر در فناوری اطلاعات
1) نشانگرهای متن: مثل مکان نما در ویرایشگرها. 2) نشانگرهای اشکال زدایی: نقاط توقف در دیباگرها. 3) نشانگرهای داده: در نمودارها و ابزارهای تجسم داده. 4) نشانگرهای جغرافیایی: در سیستم های GIS. 5) نشانگرهای تراکنش: در سیستم های پایگاه داده. 6) نشانگرهای رسانه: در پخش ویدئو و صوت.
کاربردهای پیشرفته نشانگر
در دیباگینگ، نشانگرهای breakpoint اجرای کد را متوقف می کنند. در سیستم های ویرایش متن، نشانگرهای انتخاب محدوده هایی از متن را مشخص می کنند. در پایگاه داده، نشانگرهای cursor موقعیت در مجموعه نتایج را دنبال می کنند. در سیستم های ناوبری، نشانگرهای موقعیت مکانی را نمایش می دهند. در ابزارهای تحلیل داده، نشانگرها نقاط مهم در مجموعه داده ها را برجسته می کنند.
الگوریتم ها و تکنیک های نشانگر
1) الگوریتم های ردیابی نشانگر در واقعیت افزوده. 2) روش های تشخیص نشانگرهای بصری در پردازش تصویر. 3) تکنیک های بهینه سازی برای مدیریت نشانگرهای متعدد. 4) سیستم های همزمان سازی بر اساس نشانگرهای زمانی. 5) روش های فشرده سازی برای ذخیره نشانگرها. 6) الگوریتم های تشخیص برخورد بین نشانگرها.
پیاده سازی در زبان های برنامه نویسی
در Python با کتابخانه هایی مانند matplotlib برای نشانگرهای نمودار. در JavaScript با APIهای انتخاب متن. در Java با نقاط توقف در دیباگرها. در C++ با iteratorها برای نشانگرهای مجموعه داده. در SQL با cursorها برای پیمایش نتایج. در Unity با سیستم نشانگرهای موقعیت. در Android با کلاس Marker برای نقشه ها.
چالش ها و ملاحظات
مدیریت نشانگرهای متعدد می تواند پیچیده باشد. نشانگرهای نادرست ممکن است باعث تفسیر اشتباه داده شوند. در سیستم های بلادرنگ، به روزرسانی نشانگرها باید کارآمد باشد. نشانگرهای بصری باید به اندازه کافی واضح باشند. در سیستم های توزیع شده، هماهنگی نشانگرها بین گره ها چالش برانگیز است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
کاملاً تاریک، تاریک
دیکشنری هلندی به فارسی
مرز گذاشتن، مرز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزاد، شل، سست، شلخته
دیکشنری آلمانی به فارسی
شاخه دار، چنگال شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سابق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلّال
دیکشنری لهستانی به فارسی
جرعه ای نوشیدن، جرعه جرعه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
دلّال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تعجّب کردن، شگفتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل دادن، فرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آب شدن فلز، جعل کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
اجبار کردن، زور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
گاز گرفتن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
دلّال، کارگزار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدتر شدن، بدتر شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشیدن، حمل کردن، شانه زدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
گاز گرفتن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیچاندن، پیچ و تاب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جرعه ای نوشیدن، جرعه جرعه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
دویدن، اجرا کنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
گوشه گرفتن، گوشه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دویدن، اجرا کنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
مردن، برای مردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
تصویری از Work
تصویر Work
مقدمه مفهومی
در محاسبات توزیع شده و موازی، «کار» (Work) به واحدهای مستقل و قابل پردازشی اشاره دارد که بین گره های مختلف یک سیستم توزیع می شوند. این مفهوم نقش اساسی در بهینه سازی استفاده از منابع و افزایش کارایی سیستم های بزرگ محاسباتی ایفا می کند. مدیریت موثر کارها برای سیستم هایی مانند خوشه های محاسباتی، شبکه های گرید و محیط های ابری حیاتی است.
تاریخچه و تکامل
مفهوم کار به عنوان واحد پردازش به اولین سیستم های چندکاربره در دهه 1960 بازمی گردد. با ظهور محاسبات موازی در دهه 1980 و سیستم های توزیع شده در دهه 1990، این مفهوم اهمیت بیشتری یافت. امروزه با توسعه فناوری هایی مانند کانتینرها و توابع بدون سرور، مدل های جدیدی برای تعریف و مدیریت کارها ظهور کرده اند.
مولفه های اصلی
- واحد پردازش (Task)
- منابع مورد نیاز (CPU، حافظه، ...)
- وابستگی های بین کارها
- اولویت اجرا
- محدودیت های زمانی
انواع کارها
1. کارهای مستقل (Independent Tasks)
2. کارهای وابسته (Dependent Tasks)
3. کارهای تعاملی (Interactive Jobs)
4. کارهای دسته ای (Batch Jobs)
5. کارهای بلادرنگ (Real-time Tasks)
کاربردهای صنعتی
- خوشه های محاسباتی با کارایی بالا
- پردازش داده های بزرگ
- رندرینگ موازی
- شبیه سازی های علمی
- سیستم های یادگیری ماشین توزیع شده
چالش های فنی
- تعادل بار (Load Balancing)
- مدیریت وابستگی ها
- تحمل خطا (Fault Tolerance)
- بهینه سازی زمان اجرا
- امنیت و انزوا
راهکارهای پیشرفته
- استفاده از الگوریتم های زمان بندی هوشمند
- پیاده سازی سیستم های نظارت بلادرنگ
- بهره گیری از معماری های مبتنی بر رویداد
- توسعه چارچوب های مدیریت کار توزیع شده
- یکپارچه سازی با سیستم های ذخیره سازی توزیع شده
نتیجه گیری و روندهای آینده
مدیریت کارها در سیستم های توزیع شده به سمت خودکارسازی بیشتر و استفاده از هوش مصنوعی برای بهینه سازی در حال حرکت است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT