معنی donker
donker
کاملاً تاریک، تاریک
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با donker
donner
donner
اِهدا کَردَن، دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fonder
fonder
بُنیاد گُذاشتَن، یافت، پایِه گُذاری کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
foncer
foncer
سَریع حَرَکَت کَردَن، عَجَلِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ronger
ronger
جَویدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dokter
dokter
پِزِشک، دُکتُر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kanker
kanker
سَرَطانی، سَرَطان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sonner
sonner
زَنگ زَدَن، حَلقِه، صِدا دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sonder
sonder
بَررَسی کَردَن، کاوِشگَر، نَظَرسَنجی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Zonked
Zonked
بی حال
دیکشنری انگلیسی به فارسی