جدول جو
جدول جو

معنی Dot - جستجوی لغت در جدول جو

Dot
نقطه گذاشتن، نقطه
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تعقیب کردن، سگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهرورز، دلتنگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با محبّت، با دلسوزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسد، پوسیدگی، گندیده، به طور فاسد
دیکشنری هلندی به فارسی
کند، استخوٰان، کند ذهنانه
دیکشنری هلندی به فارسی
قرمز
دیکشنری آلمانی به فارسی
پوشیدن، دان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عشق ورزیدن، دلسوزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرده
دیکشنری آلمانی به فارسی
پرواز، پرواز کن
دیکشنری لهستانی به فارسی
گلدان گذاشتن، قابلمه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلمه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
گندیدن، پوسیدگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آروغ، آروغ زدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
انجام دادن
دیکشنری انگلیسی به فارسی